دلم گرفته،شوهرم نتونست بیاد دنبالم قرار شده دیرتر بیاد کارم تموم شده،تو حیاط بیمارستان نشستم روبروم اورژانس هست به طرز غمگینی خلوته
بخشم را تغییر دادن قرار شده از شنبه برم یه بخش دیگه که دوسش ندارم🥲بخشی که فرستادنم آروم تر از بخش الان هست و کار خیلی نداره خیلی راحته ولی من اصلا نمیخوام حوصلم سر میره.بخش شلوغ پلوغ و پراز جیغ و داد دوست دارم که مدام باید مراقب مریضا باشی.
اعصابم از دست مادرشوهرمم داغونه فهمیده پرده خریدم با گبه میخوان بیان نصب کنن،رفته خونمون من نبودم نگاه کرده میگه بد سلیقه ای شکلاتی زشته تم خونت بد شده چرا پرده کرکره نگرفتی،پرده پانچ خیلی زشته حریرت چرا سادس گلدار نیس.چرا سلطنتی نگرفتی و....
شکلاتی رنگ مبل های جهیزیم بود،مادرشوهرم میگه گبه گلدار سبز و قرمزی که من گفتم میخریدی