تو بارداری اولم تا جنسیت بچه مشخص نشده بود خیلی خوب بود
میدونم هیچ توجیهی نداره ولی باباش فوت شده وخودش تک پسره عمو ودایی واینام همشون بدرد بخور نیستن تنهای تنهاس
دنبال پسر بود تا گفتن دختره انگار یه خبر بد بهش دادن
تااخر بارداری دیگ براش مهم نبودم
دیگ سونوگرافیامو نبرد
تا اعتراض میکردم میگفت نه تو اونجوری فک میکنی
درحالی ک من زایمان کردم رفت خوابید زنگ زدم دفترچم یادم رفت موند توکیفم توماشین منی ک تازه زایمان طبیعی کرده بودم وخون از دست داده بودم سرم داد کشید
تا ۱۰ روزم اصلا خیلی بیتفاوت بود
بعدش دخترم شد دنیاش والان واقعا دوسش داره
اما من خییییییلی عذاب کشیدم ب حدی ک یادم میاد اونروزا واقعا با تعریفش گریع میکنم