نامزدم با مامانش رفته 😭

ممرسی عزیزم چشم

بههش گفتم ببین چی میگن

ن خدانکنه چ خطایی من بخاطر شرایط کاریم میگم اصرار دارم عزیزم
نگران هیچی نباش
بعد عقد خواهشا خواهشا خواهشا من دیگه حوصله ندارم هر روز وسط کار شب صبح پی امتو باز کنم ببینم.
خیلی حساسی بابا ی متر چادر سرکردن بخدا هیچی نمیشه ب آدم
خواهشا کاری نکن باز دعوا بحث کشیده شه اون روز بین بودیم متوجه بودم حرفامو از ی گوشت میگیری از ی گوشت میزنی بیرون
منم گفتم :میدونم ب خاطره شرایط کاریت میگی عزیزم میدونم هیچ وقت حرف زور بهم نمیگی.  چرا الان نمیری ثبت نام کنی تا اون موقع مشخص بشه؟ به نظر تو هیچی نمیشه ولی سرنکردی بدونی خیلی سخت و اذیت کنندس هروقت فکرمیکنم قرار چادر ببندم گریم میگیره  با چادر ن میتونی کتونی بپوشی . ن میتونی کاپشن بپوشی ن رنگی بپوشی  ن میتونی بری ورزش. تو تابستون آدم آب‌پز میشه با چادر  چادر سر کردنی گردن درد میگیره و..ن واقعا خیلی سخته برام 😭میدونم منم قبول کردم اگه کاری ک میخوای بری جور بشه چشم سر میکنم اگه نشه سر نمیکنم

قبلا رفته ثبت نام کنه فهمیدن با من دوسته قبول نکردن.بعد فرماندشون گفته عب نداره تو عقد کن بیا من اوکی میکنم اینا.

بخاطره همین

اون سری تو بیرون باهام حرف می‌زد من میخندیدم همینجوری بهش برخورده

همون دقیقا هرچی میگم میگه تو نگران نباش اینا میگه نشه هم ارایشگری میرم داره آموزش میبینه یا میگه میرم ی شغل دیگه تو نگران نباش دعا کن برام عزیزم خودمم موندم چیکارکنم

مرسی عزیزم ک دعام میکنی ۵ ساله منتظریم بهم برسیم🥹

چشم حتما همین کارو میکنم