2777
2789

من مریض بودم نارسایی کلیه داشتم 

رفتم سونو تو شهرمون،بعد شهر ما شهر کوچیکه، فقط تو بیمارستان سونو داشت ک اونم میگفتن خیلی تعریفی نیس ولی من از مجبوری رفتم،خواهر شوهرم اینا هم پرسیدن گفتم رفتم اینجا چیزی نگفتن

حالا چن روز پیش شوهرم یکمی درد پهلو داشت رفت همینجا، بیمارستان،بهشم گفت چیزی نیست

حالا شب خواهرش پیام داده:میگم داداشم چش بوده امروز رفته سونو؟ گفتم هیچی یکم پهلو درد داشت

گفت آها،بهش بگو سونوی اینجا بدرد نمیخوره ها، درست جواب نمیدن،بگو پاشه بره شهرستان اونجا بهتره

درحالی ک نارسایی کلیه من موضوع خیلی حاد تری بود و یجورایی بحث مرگ و زندگی بود، ولی رنگ ب تخته ندادن موقع من،بنظرتون حق دارم حرصی شم؟چی جواب بدم؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


خب چرا فک کردی خواهرشوهر قراره برات دل بسوزونه؟

خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری
خب چرا فک کردی خواهرشوهر قراره برات دل بسوزونه؟

توقع دلسوزی نداشتم ولی حداقل فک میکردم منو بعنوان عضوی از خانوادشون میبینه،هیچی نباشه زنداداششم،و قراره مامان برادر زاده هاش بشم دیگه

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز