امروز هردومون داخل طلافروشی گریه کردیم😭

ب خدا بعضی مادرا از نامادری بدترن ،

 ای کاش بیمارستان دولتی قصد زایمان داشت   دیگه ب قرض گرفتن و فروش حلقه هم نمی‌رسید ...

اسی برا پول بیمارستان قرض نگرفته

برای خرید خونه قرض گرفته باید به شوهرش میگفت بره قرض بگیره نه که بیاد النگوی دست مادرشو دربیاره بفروشه

خرید خونه وظیفه مرده

وقتی درد ودل میکنه همه جور نظرهم باید تحمل کنه زندگیتو تو مجازی بازگو نکنید تا قضاوت نشید حوصله بحث باتو ندارم دیگه ریپلای نکن خانم دلسوز

اتفاقا تمام پستهام تو این تاپیک حرف حق بود. وگر هم جای اسی بودم خوشحال بودم که هم خونه خریدم هم بدهی مو پس دادم.  عمرا برا انگشتر دستم گریه کنم.  شما هم بهتره دیگه ریپلای نزنی.  دستم شکست بس جواب شما رو دادم

ناراحت نشی ب نظرم نه خودت اهل مدیریت هستی نه مادرت ،

اگر مادرت سیاست نداره و ساده است تو راه او رو نرو....

نکنه خود استارتری اینقدر داری حرص میخوری بایه حساب دیگه 

چقد درکت کردم.سر خونه خریدن ما هم همین قضیه ها سرمون اومد..چقد منت کشیدیم خدا داند

ای بابا بد شد که😔

حالا متوجه شدی حرف همه  رو...

ادم پشتیبانی کسی میکنه ک احترامش داره

ببین اصلا نمیگم کار استارتر خوب بوده یا بد حرف من اینه:این مادر قبول کرده بده و قبول کرده به کسی نگه و توافق کرده فلان تاریخ بهم بدید چرا زده زیرششششش؟؟این خیییلی بده 

درسته ادم باید مستقل باشه و خرج زایمان اسی با مامانش نیست ولی مهربونی کجا رفته ادم غریبه این وضعیت رو ببینه کمک میکنه دیگه چه برسه پدر مادر اونم قرضی که دوما دیگه میخواستن پس بدن

دلت نشکنه.

ولی موضوع این نبود.

من خوندم گلم تقریبا 

نظرمم بااحترام  و دوستانه گفتم ب اسی 

البته هرکس بسته ب شخصیت خودش نظر میده منم همینطور 

گرچه من گفتمم ک سخته برام باور کردن رفتار مادر اسی و غیرقابل هضمه اما اسی خودش انگار از اخلاق خونواده ش اطلاع داشت منم طبق همون گفتم 

کار هیچکدومتون درست نبوده. به برادرت که اصلااااااا ربطی نداشته کار اون از همه بدتر بوده. پدرتم نباید ابروتو میبرد جلوی شوهرت و بهتر بود مادر یکم صبر کنه ولی شما از اول بلید حلقه خودتون رو میفروختید وقتی طلای. خودتون هست طلای دیگران چرا؟ و اینکه شایدم میبینن شوهرت کلی کتکت میزنه و بهشون فحش میده برای همین اینجوری رفتار کردن. کارشون خوب نبوده ولی منم اگه مادر یا پدر بودم میفهمیدم طرف بچه مو میزنه قرونی کمک نمیکردم بهش

النگویی که دستش بوده رو چجوری به کسی نگه 

خب میبینن که دستش نیست!

اون مادره احساساتی شده قبول کرده دخترش نباید اجازه میداد دم عیدی مادرش النگوشو بفروشه چرا النگوی مادرشوهرش رو نفروخته؟!

متاسفانه بیشتر خانما توقعی که باید از همسرشون داشته باشن رو از خانواده خودشون دارن!

من خودم بارها پول لازم داشتم ولی هرگز حاضر نشدم طلای مادرمو بفروشم خیلی کار عجیبیه