سلام در یک دقیقه غلو نباشه سی بار اسممو میگه. زودتر از من تو اشپزخونست شدم یه غلام حلقه به دوش دیگه کم آوردم حالا هم یه هفته ست مهد میره روز سوم مریض شد
میخوام بدونم من غیر عادی هستم یا بقیه هم مثل من
اون حلقه به گوشه ها
همه بچه ها تو این سن اویزونن
دُختر منم همیشه پیش منه خسته شدم
تازه پسر من۷سالش حموم دستشوییم میرم میشینه پشت در تا بیام بیرون
ببخشید حلقه به گوش 
بچه های خارجکی ها هم این شکلیند یا این کارا مختص ما ایرانی جماعته
مامان سه تفنگدار منم فکر نکنم مقطعی بشه تازه رفته رفته بدتر میشن
دختر من یک ساله مهد میره هنوز اویزونه وابستهههههه
وای پسر من دوسالشه نهایت آویزونه، انتظار داشتم بزرگتر بشه بهتر بشه
نمیدونم چرا اینجورین من تمام تلاشمو کردم از اول جاش جدا بود از دو سالگی اتاقش جدا شد انقدر سعی دارم بهش شجاعت بدم اعتماد به نفس بدم کاراشو خودش کنه حتی کمک منم باشه ولی شدید وابستمه نمیدونم باید چیکار کرد
ممم همدردم اعصابم همیشه داغونه از دستش و اصلا حریم شخصی که ندارم هیچ تازه همش هم حرف میزنه و یه چیزو صدبار میگه
اوه در عین وابستگی خیلی هم مستقله اتفاقا و در شرایط مختلف کوچیک و بزرگ میشه اما من یه مشکل بزرگتر دارم با اینکه کدودا ۳ سالشه اما بیرون حتما باید کالسکشو ببرم وگرنه خیلی کم راه میره اما تو خونه یه لحظه هم نمیشینه دیگه برم کمر نمونده درمونده شدم
من با هزار بدبختی آشپزی میکنم اصلا نمیذاره همش میگه پیشم بشین، یه وقتایی دون ناهار میمونم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز