2777
2789
من با شوهرم فامیل بودیم البته 10-15سال بودهمدیرو ندیده بودیم اصلا از خانوادش بدم میومد ولی وقتی تو خیابون اومد دنبالم حسابی فحش کششکردمو حالا 11ساله عاشقه همیم
خدایا کمکم کن خیلی بهت بدهکارم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من برای کارهای طلاقم سه روز پشت سرهم رفتم دادگاه و هر سه روز که آژانس گرفتم همین همسرم میومد بعد که خیالش راحت شد جدا شدم کم کم به هوای اینکه روال طلاق چحوریه هی باهام تماس میگرفت اونم داشت از خانومش جدا میشد الان منتظریم که پسر دوممون بهمن ماه بدنیا بیاد. خیلی خیلی هم از دومین انتخاب زندگیم راضیم جوری که همه گذشتمو فراموش کردم
منم با همسرم از طریق اینترنت آشنا شدیم حدود 3ساله که با هم ازدواج کردیم و یه دختر یکساله داریم و خدارو هزار مرتبه شکر که در کنار همسرم و دختر نازم خوشبختم
خدایا شکرت به خاطر وجود دخترم و همسرم
2805
همسرم دوست همکارم بود شماره منو از همکارم گرفته بود داده بود به خواهرش، اولش نمی خواستم قبول کنم ولی الان میگم که کاش زودتر با هم آشنا شده بودیم
گر نگهدار من آنست که خود میدانم، شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
من و همسرم همکار بودیم. درواقع رئیسم بود!! عاشقم شد، همه دخترای شرکت باهام بد شدن و باهام قهر کردن! و بعد من هم عاشقش شدم. یه مدت آشنا شدیم و بعد ازم خواستگاری کرد و منم با کمال میل قبول کردم و الان 3 سال هست که با همیم. ای کاش زودتر آشنا میشدیم. خدایا شکرت
فروش محصولات آرایشی - بهداشتی صد در صد گیاهی ایوروشه، محصول کشور فرانسه ، لوازم آرایش مک و سایر مارک ها و برندها، لباس،کیف و کفش، پالتو زنانه، بچه گانه و.... مارک H&M،زارا،مانگو و ... لوازم خانگی ایکیا، عطر اصل فرانسوی و.... مستقیم از فرانسه، https://instagram.com/mandfcompany
من توی یه اداره کارمند بودم رئیس قسمت ما عوض شد و آقای رئیس عاشق من شدن الان هم یه پسر 2 ساله داریم
پسر کوچولوی نازم به امید خدا به زودی صاحب یه خواهر نازوکوچولو میشه خدایا عاشقتم
ما تازه به محله ایی که امید سوپرمارکت داشت اسباب کشی کردیم از مغازه اش خرید میکردم و اصلا بی شوخی هایی که با مشتری ها میکرد برعکس بقیه نمیخندیدم و واسم جالب نبود از امید بدم میامد ولی بعد از چند ماه با کلی خواستگاری کردن مخم و زد و الان نه ماه شد که ازدواج کردیم هنوز با غرورم کنار نیامده و لجش میگیره 😎
MA❤️O
من برای کارهای طلاقم سه روز پشت سرهم رفتم دادگاه و هر سه روز که آژانس گرفتم همین همسرم میومد بعد که خیالش راحت شد جدا شدم کم کم به هوای اینکه روال طلاق چحوریه هی باهام تماس میگرفت اونم داشت از خانومش جدا میشد الان منتظریم که پسر دوممون بهمن ماه بدنیا بیاد. خیلی خیلی هم از دومین انتخاب زندگیم راضیم جوری که همه گذشتمو فراموش کردم

چقدر جالب و عجیب
خدایا مواظب پسر کوچولوم باش
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز