لطفا لطفا خانمایی ک خیلی فهمیده هستید بیایید ب من جون کمک کنید چیکار کنم خاهش میکنم
بزارید شما رو اول با قوم شوهرم اشنا کنم شوهر۴ برادر و ۵ خواهر داره ۴ تا برادرش وقتی پدرشوهرم زنده بوده بهشون زمین داده ب یکیشون بالا شهر زمین داده که پولش نصبت ب اون سه تا سر تره ب اون سه تا پایین شهر داد خرج عروسی و عقد و طلا رو هم داده شوهرمن بچه اخری پدرشون فوت میشه بهش نه تنها هیچ پولی برای عروسی ندادن کمکش کنن بلکه ۵ شب هم اومدن خوردن و رفتن زمین ساختمونیم ک کشک... ۵ تا خواهرش مجردن تمام کارشون با شوهر منه از خرید گوشت بگیر تااا دکتر بردن و اوردنشون..... همشون بالای ۳۶دسن دارن.... الان میخان زمین ک باقی مونده تقسیم کنن ولی برادرش حاظر نمیشه زمین ک بخودشون رسیده قیمت کنن و ب همون اندازه ب شوهر منم بدن میخان همه زمینا ب یک انداره تقسیم کنن فقط ۱۰۰ متر بیشتر بدن ب شوهرم اونم ۱۰۰ متر کشاورزی ن ساختمانی ک قیمتش خیلی بشهد۱۶ رسما دارن سرش کلاه میزارن ولی شوهر من نمیخاد قبول کن نمیخاد بفهمه هرچقد میگم از خودت دفاع کن فقط برای کارا میخانش تازه خواهرشوهرمم گفته اون ۱۰۰ متر زیاده براش ولی شوهر احمقم هنوز دنبال کاراشون و کلفتی کردن بهش میگم یه مدت محل نزار کاراشون نکن ولی میگه میترسم بلایی سرمون بیاد همش از این میترسه و واقعا مث یه غلان حلقه بگوش خسته شدم چیکار کنم برم خوبه اصن طلاق بگیرم
