یه لحظه تموم قلبم وایستاد تموم قفسه سینم سنگینی کرد نفسم بالا نمی اومد
من چند ماه پیش با یه ادم لاشی ک داستان داره رفتم سر قرار بعد کلا اون چیزی ک نشونم داده بود نبود
دست درازی کرد و تجاوز اما دخول نه اما خیلی خیلی کارای بدتر فیلم ام گرفت
بعدش اومدم خونه و از همه جا بلاکش کردم چند ماهی گذشت ازین موضوع امروز رفته بودم حرم حضرت معصومه از کنارم رد شد یه نگاه کرد بهم بدو بدو رفتم داخل بخش خانومها از یه در دیگه سریع اومدم بیرون
بخدا قلبم نفس نمیکشید از شوک حس کردم واقعا الانه ک بمیرم فقط از خود حضرت معصومه التماس کردم دیگه هیچ وقت اونو تو زندگی من نزاره بخدا وسط خنده ها و خوشی هامم یادش میوفتم زندگیم کوفت میشه