ماه قبل هم اتاقیمو بردن خونمون . کل رستوران هایی که از نظرم خوب بودن گردوندمش اتاقمو کامل در اختیارش گذاشتم و ...
این دفعه اون کلی اصرار کرد منم رفتم خونشون
ناهار کدو حلوایی خوردن شام سیب زمینی آبپز و کدو حلوایی ناهار رو
خواهرش بدون دمپایی میره دستشویی حتی دست نمیشوره میاد میشینه بغل من (۴ سالشه )
پوشک بچه رو نمیندازن سطل زباله میذارن گوشه خونه دو سه ساعت بعد که بلند شدن برمیدارن
تخت ندارن لحاف تشکاشون بوی خیلییییییی بد میده
مامان باباش دعواشون شد ساعت ۹ برق رو خاموش کردن
نمیتونم برم خونه مون . خونه شون بیرون شهره جاده خاکی داره که فقط با پاترول میشه رفت
نمیدونم چرا اخه اصرار کرد بیا خونمون