سلام خانوما ، من سه سال پیش یه بارداری ناموفق داشتم. آخرای هفته ۳۶ ، بچم بی دلیل ایست قلبی کرد و نشد که بشه . تو اون مدت که من خیلی بی قرار بودم ، مادر شوهرم خیلی بهم میگفت ناشکری نکن ، خدا قهرش میگیره ، اینجور میشی اونجور میشی ، خلاصه که نذاشت من سوگواری کنم در حالیکه حقم بود 😢 بماند که تو حاملگیم چقدر منو چزوند و ناراحتم کرد ...
خدا رو شکر امسال خدا یه گل پسر بهم هدیه داد . حالا از وقتی که دنیا اومده ، خیلی روش حساسم ، حاملگی تقریبا پر استرسی هم داشتم هم بخاطر تجربه قبلیم و هم بخاطر مشکلات بارداری .
حالا مشکلم اینه اصلاااا دلم نمیخواد بریم خونه مادرشوهرم . وقتی میریم خونه مادرشوهرم و مادر شوهرم با پسرم بازی می کنه ، خیلی حس بدی می گیرم . هم بخاطر اون یکی تجربم که خیلی اذیتم کرد و هم یه حسی دارم که انگار میخواد ازم بگیرش 😢
وقتی که از خونشون بر می گردیم ، یعنی همش تپش قلب دارم و تا صبح خوابم نمیبره از استرس که نکنه بچمو ازم بگیرن 😥
نمیدونم بهم حق میدین یا نه ؟