سلاااااااااااااااااااام...
پاریس جون چه حرفا میزنی مادر... کجا میخوای بری؟ مگه میشه ما یه خانم دکتر رو از دست بدیم؟
راستش من که کلا بی خیالم... ما 3 سال پیش برای مهاجرت کانادا اقدام کرده بودیم... از شانس ما قوانین عوض شد و پرونده ای که انتظار داشتیم یک ساله جواب بده کلا بایگانی شد... حالا که من امتحان دادم همسرم میگه پرونده ها دوباره به جریان افتادن و با سرعت دارن نتیجه ها رو اعلام میکنن... میگه بهت نگفتم که سر در گم نشی و امتحانت رو بدی...
البته خب بازم ممکنه پرونده مون رد بشه اما با توجه به این که مدارکمون کامل بود و امتیازمون خوب بود بعیده...دیگه هرچی خدا بخواد... اگر قبول بشیم که من باید برم تو کار IELTS و GRE برای اونور...
راستی من خونه تکونیمو انجام دادم... رسسسسسسسسسما خونه گند گرفته بود... چون پارسال هم کاری نکرده بودم... بعد از عید هم میرم خرم آباد...
نی نی جون من فقط به مادر شوهرم گفتم و قرار شد به کسی نگه... اونم برای این گفتم که هی نگه ای بابا تو که قرار بود از این به بعد خرم اباد پیش شوهرت باشید پس چرا اومدی تهران؟ راستش خوشحال شد اما از طرفی هم ناراحته که من اگر تهران قبول شم همسری باز تنها میمونه...