بچه ها برادرشوهرم تازه با ماخونه ساخته پول نداشت عروسی بگیره بعد دختر خل و چل بازی در اورد و گریه کرد که من ارزو دارم و تو دلم میونه پدرم باغشو داد. و گفت میوه هم از باغ میارم شیرینی و لباس عروس بگیرین یه جشن کوچیک برگزار کنیم من میخوام این لباسو بپوشم نظرتون چیه