کیا رو دیدین که با حرف و رفتارشان دل یکی رو شکستن

زیاد دیدم

ولی تاوانی پس ندادن

خوش و خرمن

خودم..عشقم سرد شد 💔

خیلی اوقات شده دلم شکسته

 ولی هیچ وقت دلم نیومده

بد برا کسی بخوام

یکی خیلی تحقیرآمیز جلوی یه مفر دیگه بهم گفت شهرستانی. چند وقت بعد سر کلاس استادمون لوش داد که فامیلی اش اسم یه روستاست.

اینا دقیقا نمیدونم به هم ربط داره یا نه. 

یکی از جاریام بچه هاش دختر بود... پسر نداشت. حالا تو شهر ما هم خیلی به نظر بزرگترا مهم میاد. یکی از برادرشوهرای دیگم وقتی خانمش پسر باردار بود با دست انداختن اینا دل سوزونده بود. الان خودش یه دختر اورده که مشکل گفتار داره. 

سر حمام دهم خواهرشوهرم هم خییییلی لغزخوانی میکردن بابت پسر زاییدنش... هی هم به این جاریم میگفتن غصه نخوریا توام میاری. انقد ک معذبش کردن. بغض کرده بود. من اصلا داشت بدنم مور مور میشد از کارهاشون. همون خواهرشوهرم فوت شد... پسرش اواره. 

داییم با نامردی تمام زنداییم رو اذیت میکرد اواخر با یکی بهش خیانت کرد. همون یه نفر یه جوری حالش رو گرفت و دار و ندارش رو داد به باد که مدتی رو داییم زندان بود