ی ظرف ی چیزی درست کن زنگ بزن با آژانس بفرس براش
بگو اینو زودتر فرستادم خودمم مثلا فلان ساعت میام
بعد
نزدیک های قرار شد زنگ بزن به شوهرت بگو یه قرص مسکن برام میگیری بیاری
بعذ ک گفت چی شدی بگو حالت تهو دارم با سردرد داشتم فلان چیز درست میکردم فک کنم بدنم سست شده
بعذ الکی پاشو خودتو بزن ب بی حالی
بگو وای اصن نمیتونم پاشم بد احتمالا شوهرت میگه ولش کن نرو
اگرم نگفت یکم مظلوم نمایی کن بگو ای بابا نمیتونم برم دم قرار تون شد زنگ بزن ب جاریت بگو ببخشید یکم حال ندارم نمیتونم بیام اینجوری ن اون میتونه چیزی بگه چون تو براش ی چیز فرستادی ن شوهرت
مهمونی ام نرفتی عین خودش دقیقه آخر خبر دادی