دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

ممنون عزیزم عشقم یه سوال دیگه 

حست رو در مورد ازدواج خواهرمم میگی؟

خیلی متظاهره. کاملا مشخصه از رفتارش که خیلی بد منو شنیده. چون برادرشوهر یه ذره دهن لقه هر چی تو ده سال گذشته خونشون اتفاق افتاده زنش خبر داره🤪بعد اونا فک میکنن باعث مشکلاتشون منم😐هر کی میگه اینجوری نیست میگن نه. زیر زیرکی کار میکنه🥴🥴

🤣🤣🤣🤣

چه بامزه گفتی🤣🤣کلی مبارکه❤️

😍😍😍خواهش میکنم. یه مه قشنگی داشت. یه وقتایی یه ذره نور خورشید از پشت ابر میتابید رنگین کمون میشد🤩🤩🤩خیلی خوب بود. میخواستم از تابلو عکس بذارم برات🤪🤪

ندیدم😔

چه بی ادبه نیومده شروع کرده

مستقل فکر کنم من خیلی میفهممت...

خیلی سر میزنین اونجا؟ 

اونجا که میرین برا خودتون برنامه بریزین وقتتون رو یه مدل دیگه پر کنین نمیشه؟

من فقط به خاطر همسرم میرم تو جمع شون

چندروز پیش خانواده خودم و اونارو با هم بردم طبیعت(میتونم اسمشو بذارم یکی از بزرگترین اشتباهای زندگیم! )

خواهرشوهرم و شوهرش به اسم شوخی، اینقد تیکه مینداختن به من و گاهی هم به بقیه که خانوادم تعجب کرده بودن بعدش می‌گفتن چرا خواهرشوهرت اینطوریه؟ 

جالبه شوهرشم دقیقا مثل خودشه اخلاقش

یه حرکتای جدیدی از خانواده شوهر دیدم که هنوز مغزم قفله. 

تفاوت فرهنگی خر است. بیشعوری خرتر است...

حس حرف نداری؟🥲

اد باید من امشب منگ خواب باشم 😐😐😐😐😐 خدایا العفو 😁

خیلی التماس دعا ♥️♥️

من تا حالا نشنیدم ک بتونن اعتراض کنن

شاید بقیه اطلاعات داشته باشن

بعضیا هم میپیچونن، مثل امروز دو نفر گفتن خانم شما ندارید

هی گفتم داریم کد زدم خنگ ک نیستم

دیگه تو سیستم زدن

بعضیا تنبلی میکنن، یا خود برنامه شما واسه من زده صفر اما کد میزدم می‌گفت داری

آره هرکی یه قیمتی میداد برا ما

بارها اینجا گفتم شوهر من یه ذره خجالتیه. مخصوصا کسی رو بار اول ببینه. فردای بله برون گفت که چرا برادرت به من گرم تبریک نگفت😐😐باز چند وقت پیش خونه ی پدر شوهر فیلم جشنو گذاشتن شوهرمو و عموش داشتن حرف میزدن و میخندیدن. من دقیقا روبروشون بودم چند روز بعد برادرشوهرم میگفت شما چرا پدرزن منو مسخره میکردین😮‍💨درصورتیکه اصلا راجع بهش حرف نزدن. تازه مادرشوهر م کلی شاکی بود و گله که چرا فلانی پدرزن داداششو مسخره کرد. شوهرم گفت مگه دیوانم که جلو روی دخترش مسخرش کنم. 

@ای_داد_بیداد    

جیران پریشب خواب دیدم

خواب دیدم منو تو داریم میریم حرم قم

تو حیاطش دست همدیگه رو گرفته بودیم

خیلی خوشحال بودیم خیلی زیاد چون هردومون حاجت روا شده بودیم

داشتیم میرفتیم که نذرمون رو ادا کنیم

آخ اگه بشه...

خدایا بذار بشه

گیر چه پلشتایی افتادی دختر 🚶🏼‍♀️🚶🏼‍♀️🚶🏼‍♀️🚶🏼‍♀️

اون از مادر شوهر ک پا ب سن گذاشته نخود مغزززززز نمیگه نه اشتباه میکنید

اون از برادر شوهر تباهت ک اومده میگه پشت پدر زنم حرف زدی

شنود داره ؟؟ لب‌خوانی بلده؟؟ چرت پرتی میگنا

خدا بهت رحم کنه همین و بس💔🥺