وای نقاش جان چقدر شبیه من هست شرایطت ت
انگار داشتم زندگی خودمو میخوندم
منم عموی بزرگم چند روز پیش فوت شدن
دقیقا روابطمون مثل روابط شما هست
و شاید آخرین بار ۸ سال پیش دیدمش
و بچگی چند باری خونشون رفته بودیم
البته عموی من با خانواده اش، شهر دیگه ای زندگی میکنن
ولی بسیار آدم بی آزار و نجیب و مظلوم بود
آزارش به یه مورچه هم نرسیده
چند روز پیش فوت شدن و چون فاصله زیادی داریم ( با ماشین شخصی یکسره برونیم ۱۳ ساعت میشه) متاسفانه نتونستم برم مراسمش
و چقدرر دلم پیش اونا بود و آرزو میکردم کاش میتونستم برم مراسمش شرکت کنم
تلفنی تسلیت گفتم و معذرت بابت نرفتنم
ولی ای کاش میتونستم برم مراسمش
ای کاش تا عموم زنده بود حالشو میپرسیدم سراغی ازش میگرفتم💔
ای کاش تا زنده هستیم قدر همو خیلی زیاد بدونیم
حتما برو مراسمش های دایی تو شرکت کن
باعث خوشحالی خانوادش، آن مرحوم و از جمله خودت میشه
خدا رحمت کنه دایی تون