سلام سلام حالتون چطوره
چندروزی بود تصمیم داشتم راجب این قضیه باهاتون صحبت کنم
من بلخره موفق شدم یکی از بزرگ ترین ترس های زندگیم رو کنار ربذارم .
چند وقت پیش داشتم راجب ترس های بچگیم فکر میکردم و خوشحال بودم که تونستم بذارمشون کنار مثل ترس از ارتفاع ، ترس از تنهایی ، ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات و ....
تا اینکه یادم اومد یه ترسی رو هیچ وقت نتونستم بذارم کنار ، هر بار هم سعی کردم باهاش مواجه بشم ولی شکست خوردم ، اونم ترس از غواصی در شب .
احتمالا خیلی ها تو این سایت میدونن که من غواصم. پدر بزرگ من هم غواص بودن و تو یه شب تو دریا غرق شدن و فوت شدن و شاید اصلی ترین ترس من از غواصی در شب همین بوده .
تا اینکه تصمیم گرفتم ترسم رو کنار بذارم
و بلهههه من تونستم انجامش بدممممم
و خب راستش وقتی میریم تو دل ترسامون میفهمیم اونقدر هم وحشتناک نبودن😁
تجربه جالبی شد برام ولی مطمعن نیستم دلم بخواد دوباره انجامش بدم یا نه
این یه موفقیت بزرگی بود برای منی که غواصی کل زندگیمه ولی یه ترسی همیشه ته وجودم بود .
خلاصه که خواستم این جریان رو اینجا هم ثبتش کنم🤍