بعد اینکه دیروز دو تا اسمی که گفتم شاید از بین اینا بزارم رو پیش اومد به مامانم اینا صبح گفتم و شب به مادرشوهرم اینا.
دقیقا هر کدوم به یک اسم گفتن نههه خوشمون نمیاد.
یاد خرید عقد و طلا افتادم که با کلی آدم بودیم و هر کس یک سازی میزد.
دیگه منم دیشب طی یک تصمیم انتحاری،گفتم انتخابش میکنم و تا لحظه ی آخر به هیچکس نمیگم.