افرین عید هم بود اصلا یه حال وهوای خاصی داشت
حالا همیشه همسرم میگه حامله بودی دلت کشیده اما در طول نه ماه حاملگی سر دوتا بچه هام اصلا هوس و ویار نداشتم هیچی
فقط هر کدوم یبار شد ویار شدید و اصرارم
همیشه خواهرشوهرم میگفت مهسا خداقل یکم ناز ونور کن ادا بیا بگو فلان میوه رو دلم کشیده مام ارزو به دل نباشیم بریم بابا رو بفرستیم برا عروس میوه نوبرونه ویارونه بیارع 🤣🤣بعد الکی میرفتن به شوخی به باباشون میگفتن مهسا یهو دلش فلان میوه و یا شیرینی یا کباب ..خواست
بنده خدا میرفت میاورد دیگه 😀