2777
2789


من خودم چادری ام رفته بودم حرم

  بچه ام کوچیک بود تو بغلم بود بخاطر اینکه همش حواسم به بچه بود چادرم هی سر میخورد از سرم یهویی یه خانم از این خادما اومد گفت خانم موهاتو بکن تو چادرتم سرت کن زود باش بعد بالا سرم وایساده بود که من خودمو درست کن یه خدا اشکم در اومد گفتم من که چادری ام واقعا نمیبینی بچه بغلمه نمیتونم درست کنم 

قدر مادر را فقط نوزادی میداند که اگر تنی عطر مادرش را ندهد آن را پس میزند گمانم تنها اوست که میداند هیچکس جز مادر ارزش معشوق بودن را ندارد 
اسی باکالسکه رفتی داخل روی فرش مسجد؟

با کالسکه از کنار همونجا که همه کفش میذارن رفتم وهمون جا داشتم کالسکه رو جمع میکردم وگذاشتم کنارم این میگفت اینو بنداز بیرون

ینی بگی رفتم صف اول وسط مسجد نه اصلا


قد ۱۶۷ وزن شروع:۸۸/۵۰۰  وزن فعلی77/300.  هدف اول ۷۴. هدف دوم۷۱       هدف سوم۶۹   هدف چهارم ۶۵  هدف پنجم ۶۲

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



واچرااینجوری برخورد کرد ،جای تاسف داره غصه نخور عزیزم دنیا دارمکافاته،ماحق نداریم دل کسی رو بشکنیم ،بعضیاباتعصبات الکی زندگی روبه بقیه سخت می کنن باورکنید خیلیا بااین کاراشون دین وبه سخره گرفتن ،یادقصه ی موسی وشبان افتادم واقعاحق مطلب رواداکرده

«اللهم عجل لولیک الفرج»

حالا چند روز پیش یه پیرزن و یه پیرمرد ظاهرا زن وشوهر بودن از یه خانوم جوون عکس گرفتن که مثلا بی حجابی،بیچاره دختره کم مونده بود گریه کنه میگفت عکسمو پاک کن من باردارم ناراحت میشم بچم طوری میشه 

اون سمجم پاک نمیکرد بیچاره شال داشت یه کم موهای جلوی سرش بیرون بود 


من به عنوان یه مذهبی ازت معذرت میخوام.  تورخدا از مسجد زده نشو مهم خدا هست که مهربانه تورو دع ...

فداتون بشم ممنونم از دلگرمیتون

قد ۱۶۷ وزن شروع:۸۸/۵۰۰  وزن فعلی77/300.  هدف اول ۷۴. هدف دوم۷۱       هدف سوم۶۹   هدف چهارم ۶۵  هدف پنجم ۶۲
با کالسکه از کنار همونجا که همه کفش میذارن رفتم وهمون جا داشتم کالسکه رو جمع میکردم وگذاشتم کنارم ای ...

اها پس حق باتوعه ،اخه من دیدم بخداشب مسجدشام میدادن بعضیاباکفشاشون اومده بود داخل مسجد خادم هرچقدرتذکرمیداد اونام انگارن انگار

منم شب قدر با مانتو و رفتم یه خانومه میکروفون برداشته بود که اگر شب های بعد با چادر نباشین راهتون نمیدیم و کلی حرف بار من و بقیه که چادری نبودیم کرد 😐 منم شب های بعد دیگه نرفتم

بعدم واگذارش کردم به خدا، گفتم ببین بندت میگه راهم نمیده 💔 

انگار مسجد ملک ایناست که بقیه نمیتونن بیان

یه بار جوون بودیم اونم نچسبید🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️

چقدر ادم ها با هم متفاوتن

شب احیا دقیقا یک خانم کالسکه بچش اورده بود داخل

چادر انداخته بود توصورتش گریه میکرد بچشم تو کالسکه بازی میکرد یک خانم محجبه طوری که نظر کسی جلب نشه اهسته رفت جلو کالسکه رو کمی بلند کرد زیرش یک روزنامه انداخت به بچه هم یک شکلات داد رفت سرجاش نشست

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز