آخرین باری که رفتم مزون خالم چهار ماه پیش بود که رفتم مانتو گرفتم عشق سابقم انتخاب کرد یعنی من از تو اتاق پرو بودم بهم تصویری زنگ زد اونی که اون گفت رو خریدم رنگی که اون دوس داشت بعد امروز که دوباره بعد از چهار ماه رفتم اتاق پرو لباس بپوشم که بخرم یادم افتاد اشکم در اومد پنج دقیقه بیصدا گریه کردم بعد اشکام پاک کردم اومدم بیرون دیگه لباس هم همون تو مغازه در اومدم انقد اعصابم خورد بود هی خالم گفت بیا بپوش بهت می اومد دیگه زدم بیرون
حالا بابام از جای دیگه نمیخره مجبورم همون مانتویی که اون انتخاب کرده بود رو بپوشم دلم نمیاد بپوشم 💔🙂😔
عکس هم میزارم خواستید