2777
2789
دنیا جان من پدرم ده روز مونده به عید زمانی که در تب و تاب عید بودیم که یکدفعه در اوج ناباوری پدرم رفت.خدا خودش صبر مصیبت رو میده ولی همیشه تا یه مناسبتی میشه جای خالی حس میشه و بعض امون نمیده.زمانی که پدرم رفت چند روز بعدش عید وچند رزوز بعدش روز پدر وای خیلی سخت بود و یه سری مناسبتهای خانوادگی انگار آدم میخواد اون لحظه بمیره .ولی همه این روزا میگذرن و این ماییم که مثله مرده متحرک به زندگی ادامه میدیم.گریه کن از هیچکس خجالت نکش ولی خودتو نزن.قران بخون برای آرامش روح پدرت و همچنین ارامش خودت .
خدایا فقط به امید تو. 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باباى من 58 سالش بودخیلى وابسته به ماها و مامانم بود.و نگرانمون بود.اصلا دوست نداشت بره اصلا ها.
مشکل از ماست که تا کسی یه قدم برامون بر میداره دو کیلومتر براش پیاده میریم:)
دقیقا منم اون روزا اصلا حوصلهدشلوغی رو نداشتم ..حوصله تسلیت مردم ...دلم میخواست تنهاباشم ...وای خدایا به دلنا صبرش رو بده خیلی سخته به خدا بعدش همش هر مناسبتی رو با پارسال مقایسه میکنی ادم دیوونه میشه
الی جون درکت میکنم منم پدرم تو اسفند پارسال فوت کردن....دقیقاااا همینی که میگی جای خالیش حس میشه عمیقاااا بخصوص اینکه تک دخترم بودمو لوسه بابام. هییییییی ولی خدا برای بابام اینطوری بهتر دیده حتما چند ماه طول کشید که به حالت تقریبا عرف دربیام ولی خوب باز میگم بچه ها قرآن خوندن و کمک گرفتن از اهل بیت خیلی کمک میکنه
***** فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین *****
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز