من خیلی رابطه ام خوبه چون از خودم کوچیکترن البته الان زن وبچه دارن ولی خوب وقتی من عروسشون شدم اونا هنوز دبستانی بودن
من یکی از جاری هام با برادر شوهرم خیلی خوبه همیشه خونشون هست شاید هرشب بره یه هرروز الان چن روزه رفتیم براش خواستگادی دوبار رفتیم خونه دختره فقط بااون‌جاریم که برادر شوهرم باهاش خوب بود حرف زد دختره پیش ما اصلا نیومد بشینه فقط سلام و علیک کرد
برادرشوهرم دوسال ازم کوچک تره از اول باهاش راحت بودم الانم که ازدواج کرده رابطمون خوبه
خیلی خوبیم ولی هیچکدوم تنها نمیان
یعنی تا بفهمن همسرم نیست حتی توی حیاطم نمیان
ندارم
دوتا دارم با یکیش ک خیلی خوب بودیم ولی چن ماهه ازدواج کرده دیگه زیاد شوخیو فلان نداریم
اسی منم پسر خاهر شوهرم از خودم یه سال کوچیکتره همش پیام میداد احوال پرسی سوال و اینا میپرسید منم جوابشو میدادم مث داداشم برام بود یهو یه روز یه چی گفت پرام ریخت😑 . حالا درسته همه مث هم نیستن ولی تجربه ثابت کرده صمیمی شدن خوب نیست
دوتا دارم زن و بچه دارن عالی
اره خیلی صمیمی هستیم
مثل رفیقمه
دوتا دارم یکیش خاله زنک مخصوصا از وقتی زن گرفته اخلاق عوض شده
اونیکی خوبه
مجرده اره خوبیم تقریبا
هر روز دو وعده خونه ماست😂
به هیچ عنوان
شوهر خودمو به فامیلی صدا میزنم و خیلی رسمی تا برسه برادر شوهر
تازه به پدر شوهر میگم حاج آقا
فقط پدرم بابای منه و بس
معمولی در حد سلام و علیک هستیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز