سیاست و راهکار برای زوج‌های عزیز

سلام عزیزم ممنونم بابت تاپیک خوبتون من همسرم خیلی به مامانش و خانوادش وابسته س با اینکه از سال ۹۳ عروسی کردیم ولی حس میکنم با من مثل یه رقیب رفتار میکنه انگار نه انگار که همسرشم تا میخواد باهام سر هر چیزی حرفش بشه زود میگه تو و مامانت اینجوری هستین اصلا منطق نداره الان چند هفته س ازش دلخورم نکرده بیاد بگه فلانی شرمنده ناراحتت کردم خیلی هم مغرور 

دلمو شکونده تازه طلبکارم هس هر اتفاقی تو خونه بی افته یا با من حرفی بزنه زود میره خبر میده به مامانش واقعا دیگه خسته شدم فقط به خاطر دخترم تو خونش موندم خیلی اشتباه کردم 😔😔

میدونین متاسفانه منم زرنگ و با سیاست نیستم تا الان خیلی چیزا دیدم به روم نیاوردم تو خودم ریختم و همیشه احترام همه رو داشتم مخصوصا خانواده همسرم ولی نمی‌دونم چرا دنیا دنیای آدمای ساده نیس 

سلام گلی.من مخفی دارم.مثلا اون روز خواستم برم دیدن کسی.که میدونم شوهرم شاید بدش میومد براش چیزی بخرم.یا ناراحت بشه.منم سهامم عدالتم رو به شوهرم گفتم پیامکش نیومده .واقعا هم.پیامک نیومد.ولی واریز شده بود.رفتم با اون خرید کردم برای اون شخص و بردم.برای اینطور مواقع خوبه

فکر میکنم هیچکس به اندازه شوهر من عصبی نیست.طوری که چند بار زندان رفته توی مجردی.کلا خودش میگه اعصابم زیر صفره.منم یک آدم صبووووور.واقعا توی ذاتم هست.ولی اینقد سختی کشیدم تا به الان که نگم برات.حالا خودش میگه تو فرشته ای،اگر اونموقع توی روم وایمیستادی نمیتونستیم زندگی کنیم با هم.الان خونه توی روستاشون خریده زده به اسمم.من گفتم نمیخوام.گفت نه میزنم به نام تو

منم تو دلم همیشه میگم نتیجه ی صبر هایی هست که کردم.

منم دیروز به مادرشوهر و خواهرشوهرم گفتم قرعه ی خونگی نوشتم ۳میلیون.۲میلیونم خودم پس انداز کرده بودم دادم پیش قسط یخچال...خواهرشوهرم خیلی ذوق کرد

گفت کار خوبی کردی

نوشتم عصبیه منظورم اینه وقتایی که عصبی میشه 

خوشبحالت عزیزم که اینقدر صبوری 

آهان.خب پس میتونی تغییرش بدی در صورتیکه خودتم تغییر کنی....شوهر من کلا عصبیه.هر چی گفت گفتم.چشم.باورت نمیشه اینقد شب ها روبا گریه خوابیدم.صدام در نیومد.چون بالای خونه ی مادرشوهرمم هستم.هیچوقت نتونستم ناراحتیمو نشون بدم.همش ریختم تو خودم.صبوری هم همیشه خوب نیست.اما گاهی لازم و واجبه

اخلاق من بیشتر خراب بخدا خودمم میدونم 

امیدوارم منم خوب شم

الهی عزیزم انشاالله که خوشبخت بشی و بهترینا برات رقم بخوره

خیلی خوبه

فکر کن اونموقع که ما ازدواج کردیم من حدود ۵۰۰ و خورده ای حقوق میگرفتم شوهرم ۲۰۰ حقوق من از همه جا خیلی بالاتر بود اما یه بار هم بروی خانوادش نیاوردم

دو هفته پیش شوهرم باعث شد ماشینمون رو فروختیم و هی تعلل کرد ماشین ۱۰۰ خورده ای گرون شد نتونستیم بخریم منم زنگ زدم به مامانش گله کردم 

گفت خب نمیرفتی سر کار خونه دار ها هم اندازه تو زحمت میکشن

آتیش گرفتم

 بعد الان من بازنشست شدم حقوقم کمتر از همسرم شده به من شوهرم با خنده میگه از این به بعد حقوق من بیشتره

سلام معصومه جون

عزیزم اگر ممکنه شما چند موردی از سیاست های زنانه که تجربه کردین یا تجربه دیگران دیدین برامون بگین.

عزیزم 

منم همسرم وقتی ناراحت خیلی داغ میکنه اما خب من هیچی نمیگم بعد یک ساعت که اروم میشه حرف میزنم باهاش.

همسرم از لحاظ مالی و عاطفی برام کم نمیزاره خونه و ماشین هم داریم .اما خب خیلی هم اهل کار نیست درامدمون کمه (حمتر از حقوق کارگر )من چند بار گفتم باید تلاشمون بیشتر کنیم  و .. با مهربانی اما خب اخرش به ناراحتی رسیده .ممکنه من راهنمایی کنی عزیزم.من چکارکنم که تلاش بیشتر کنه .

من حرفم میزنم اروم اما فکر میکنم نمیتونم زیبا و قشنگ حرف بزنم .

همسایه و دوستاتونو وارد خونه و مهمونیاتون نکنید