سلام. من یک خانم ۳۴ ساله ام با دو دختر خوشگل..
از وقتی یادمه یکجور کمرویی خاصی داشتم.
تو خونه بلبل زبون بودم اما در هر جمعی کمرو بودم.
آدم باهوشی بودم و با تشویق معلم ها و دوستان پیشرفت کردم. و آدم با اعتماد به نفسی بودم و کم کم آدم اجتماعی و موفقی شدم.
تا اینکه کنکورمو خراب کردم و یک دفعه خودمو باختم.
بیست سالگیم مشکل اضطراب اجتماعی پیدا کردم. این اضطراب منو خیلی ریخت بهم.
۲۵ سالگی ازدواج کردم. بخاطر همین اضطرابم و بلد نبودن چگونگی رفتار اجتماعی و مهمتر از همه ضعف نتونستم در برابر خانواده همسرم قوی برخورد کنم و این باعث شده اونا هر طور میخوان با من برخورد کنن و هیچ احترامی برای من قائل نیستن.
البته ارتباطم با همسرم خوبه با بچه هام فکر میکنم کم صبر و کم حوصله ام...
اما این مشکل ضعیف بودن رو همه جا دارم. حتی در مورد بچه هام .
نمیدونم چه کار کنم؟
یکجور دوگانگی در وجودمه : هم با اعتماد به نفسم و خودمو قبول دارم و هم جلوی بقیه زود خودمو می بازم !
یکساله یک کسب و کار بسیار ویژه راه انداختم.
اما با هر مشکلی خودمو می بازم و میگم ای کاش این کارو راه ننداخته بودم
الانم چند تا پرسنل زیر دستم هستند اما باز ضعف من باعث شده نتونم قوی برخورد کنم و اونا هم یه جورایی سوار من شدند.
همش توقعات و اینکه حرفمو هم گوش نمیکنن...
چه کار کنم قوی باشم؟
چون احساس میکنم همین ضعف من موجب گستاخی بقیه میشه.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید