نامزدم در رابطه وقت نمیگذارد

سلام وقت بخیر

من حدود 5 ماهه نامزد هستم و سه ماه از این پنج ماه صیغه محرمیت خوندیم.

 از حدود 15 ساله که پیشنهاد به من میدن و بالاخره من جواب بله رو دادم و مشکلی که دارم نامزدم به من سر نمیرنه و تلاشی جهت دیدن من نداره سه هفته ای یه بار بشه اونم مادرش رو بخواد بیاره گلزار واسه فاتحه میاد یه سر بهم میزنه میره ضمنا ایشون پسرعمه من هستن و از دو شهر مختلف که فاصله ما 45 کیلومتر هست. اوایل خانواده اش میگفتن کمرویی میکنه و سرش خیلی شلوغه گفتن من بهش پیام بدم و بیارمش تو راه و خیلی تلاش کردم هیچ چیزی عوض نشد تابستون میگفت سرم خیلی شلوغه وقت ندارم راه هم دوره پاییز و زمستون سرم خلوت میشه بیشتر بهت سر میزنم الان هم که دوماه داره از پاییز میگذره سردتر شده. بارها بهش گفتم من دوست دارم بیشتر ببینمت دلم واست تنگ میشه دوست دارم بیشتر با هم باشیم متاسفانه توجهی نمیکنه میگه سرم شلوغه راه دوره خسته ام و .... و چندین بار بهش گفتم مگه به اجبار خانواده اومدی میگه نه من دوستت دارم علاقه من قلبی هست از ته قلبم دوستت دارم. و تو این چند ماه ما هیچ معاشقه یا رابطه جنسی از من درخواست نکرده. بهم زنگ نمیزنه پیام اون اوایل یه کم عاشقانه بود الان فقط در حد سلام و علیک اونم تا من ندم تا یه هفته با بیشتر اصلا اهمیتی واسش نداره و ساعتها طول میکشه تا یه جوابی بده یا بخونه همش میگه سرم شلوغه! زیاد هم باهاش حرف زدم همش رو حرف خودش اصرار داره فکر میکنه خواسته من زیاد و بی جاست. خانواده اش مادرش و خواهراش خیلی واسش مهم هستن ولی من رو به عنوان نزدیکترین فرد و مونسش نپذیرفته هیچ وقت حرفش رو بهم نمیزنه واسم وقت نمیذاره میگه وقت ندارم ولی موقعهایی که وقت آزاد داره به مادرش و کارای ایشون میرسه. وقتی یه جایی میخواییم بریم اصرار به مادرش داره که اونم بیاد.

واقعا کلافه شدم نه صمیمیتی نه شوقی نه هیچی حس نمیکنم از اولی که بهش جواب دادم تا الان همش دارم غصه میخورم بعضی وقتا میگم بهش بگم ما بدرد هم نمیخویم و همه چیز رو تموم کنم ولی باز با خودم میگم شاید بلد نیست نمیدونه و نیاز خانمها و همسر نیست.

 خواهش میکنم کمکم کنید چیکار کنم؟؟