سلام ممنون خانم فائزه دشتی عزیز از راهنماییتون 32 سالمه پنج ساله ازدواج کردم حامله هم شدم اوایل ازدو

دوست عزیز همه ما در سراسر زندگی شکست ها و ناکامی های متعددی را تجربه کرده ایم، گاه از لذت موفقیت های کوچک خوشحال و گاه از درد جانکاه ناکامی به خود پیچیده ایم. واقعیت زندگی در این شکست ها و موفقیت های کوچک و بزرگ نهفته است و هر انسانی با این مراحل تلخ و شیرین زندگی رشد می یابد شرایط سختی که در زندگیتان هست را درک میکنم و میدانم که روزهای خوبی را نمیگذارنید لکن به این فکر کنید که اوضاع میتونست بدتر از این باشد وشما الان با یک بچه قصد جدایی داشتید وضع کنونی شما کاملا موقتی است. امیدوار باشید و تمام تلاش خود را جهت انجام کار ها در جهت اهداف قبلی بکار ببرید. این احساس که (تمام درب ها بسته است ،هیچ امیدی و راه حلی وجود ندارد.) صرفا ازعلائم افسردگی است و به هیچ دلیلی واقعیت ندارد. این احساس منفی نا امیدی و بسته بودن تمام درب ها کاملا موقتی است و وقتی بهبود یافتید ،کاملا از بین خواهد رفت. شما بسیار جوان هستید و فرصت هایی میتوانید در آینده داشته باشید که باید برای بدست آوردن آنها تلاش کنید اگر برایتان امکان دارد از وکیل دادگستری کمک بگیرید تا دیگر نخواهید مراحل طلاق را خودتان پیگیر شوید شما در حال حاضر باید به این فکر کنید که میخواهید خود را از یک شرایط سخت نجات دهید پس با انگیزه باید دنبال مراحل کارتان باشید و به این موضوع به چشم شکست نگاه نکنید به خود تان اعتماد داشته باشید .هرچند افسردگی و اتفاقات اعتماد به نفس شما را کم کرده است ولی مطمئن باشید انسان آنقدر قوی و توانمند است که بتواند اغلب مشکلات فرا روی خود را حل و فصل نماید. اول خود را دوست بدارید و به ارزش و جایگاه واقعی خود اطمینان داشته باشید. اگر وقایعی مرتبا باعث ناکامی شما می شوند و اگر افرادی باعث ناراحتی و ایجاد حس ناتوانی و یا گناه بی ارزشی در شما می شوند با نگرشی مجدد و درست به خود (و نه ازدید گاه آنان ) مطمئن باشید که شما همان فرد موثر و توانمند قبلی می باشید و این اجازه را به دیگران ندهید که باعث کاهش اعتماد به نفس شما شوند. خداوند در تمام این لحظات کنار شما بوده .سعی کنید کمی ارتباط معنویتان را بیشتر کنید و به خدا وند توسل کنید منتظر نمانید تا جداشوید بعد برای کاری اقدام کنید از همین حالا سعی کنید به انجام فعالیتی مشغول شوید پیاده روی و ورزش را حتما در برنامه های روزانه تان بگنجانید سعی کنید موقعیت های مشکل زا که افسردگی شما را بیشتر می کنند بشناسید. اگر می دانید چه چیزی شما را ناراحت می کند در مورد آن با دوستتان حرف بزنید. حرف زدن روش خوبی برای آزاد کردن احساسات و دریافت کردن توجه از سوی دیگران است. اگر کسی را ندارید که این چیزها را به او بگویید، باز کردن سفره دلتان برای دفتر خاطرات هم گزینه خوبی است. وقتی درد دل می کنید و افکار و احساسات خود را بیرون می ریزید، به چیزهای مثبت رو می کنید. برای حل مشکلات اقدامی بکنید. اگر به کمکی نیاز داشتید کمک بخواهید. حس ارتباط با دوستان و خانواده می تواند افسردگی را تسکین دهد. افسردگی بر افکار فرد اثر می گذارد و باعث می شود که همه چیز منفی، ناامیدکننده و تیره و تار به نظر برسد. اگر افسردگی باعث شده که فقط چیزهای منفی را ببینید، تلاش کنید تا چیزهای خوب و مثبت زندگی را هم ببینید. سعی کنید اول به یک چیز و بعد به چیزهای دیگر فکر کنید. نقاط قوت خود، استعدادها و نعمت هایی که دارید برای خود برشمارید. مهمتر از همه فراموش نکنید که نسبت به خودتان صبر داشته باشید تا افسردگی تان به تدریج درمان شود و از بین برود. درمان افسردگی پروسه ای زمان بر است. با آرزوی روزهای خوب برای شما دوست عزیز دشتی