2794

دوری از همسر و عدم اعتماد به نفس

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 37 بازدید

سلام. یکساله که ازدواج کردم من ۲۰ و شوهرم ۲۵ سال داره. از قبل دوست بودیم دوران دوستی خیلی خوبی داشتیم شوهرم قبل ازدواج خیلی مهربون و خوش خنده بود زیاد گردش میرفتیم. بعد از هشت ماه عقد کردیم تو دوران عقدم خوب بود ولی بعضی وقتا یکم رفتارش تغییر میکرد مادرش کمی دخالت داشت.تاحالا مسافرتای دو نفره نداشتیم و خانوادش هدوری از همسمیشه تا میفهمن جایی میخوایم بریم میگن ما هم میایم و منم بخاطر احترامی که دارم مجبورم که قبول کنم و حرفی نزنم.چند وقت پیش مسافرت بودیم منو شوهرم سر یه موضوع خیلی ریز با هم بحثمون شد و من نتونستم جلوی خودمو بگیرم بلند شدم و چند تا مشت به بازوی شوهرم زدم که این باعث شد اونم دستش درازشه جلوی خانوادش.بعد از دعوا آرومتر که شدم شوهرم رفته بود که یه هوایی بخوره مادرش جلو بقیه به من گفت که زیرسرت بلند شده و بخاطر همینه که رفتارت با شوهرت اینطور شده من خیلی زیاد از این حرفشون ناراحت شدم

الان یه هفته از اون ماجرا میگذره و من از رفتارم پشیمونم و نمیدونم چطور جبران کنم شوهرم یکم باهام سرده اینم بگم که من شوهرمو خیلی دوست دارم و تحمل قهر و ندارم هر سری که دعوامون میشه من برای آشتی پا پیش میزارم.یه موضوعی خیلی نگرانم کرده اونم اینکه شوهرم دیشب با یه نیش خند بهم گفت میرم زن میگیرم واقعا مردا سر یه دعوای کوچیک زن دوم میگیرن؟

من واقعا نمیدونم چه رفتاری داشته باشم کمی اعصابم ضعیف شده و سر هر موضوعی زود داغ میکنم شوهرم آرومم نمیکنه

چطور بدونم دوستم داره یا نه؟

جدیدا راه زندگی یادم رفته و همش از خودم بدم میاد اعتماد به نفس ندارم خواهشا راهنماییم کنید تا چطور رفتارکنم شوهرم بهم توجه کنه

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۰ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام

قبل از هر چيز در زندگی مشترک ما بايد تفاوت هايش با زمان دوستی را بدانيم بی شک در زمان دوستی مسئوليت همسرتان با الان فرق كرده و با توجه به شرايط اقتصادی معيشتی كمی هم بايد درک كرد شايد هميشه اوضاع بر وقف مراد نباشد ممكن است هميشه شوخی و خنده نباشد.مرزهای خود را مشخص كنيد هر حركت و صحبتی جای خاص خود را دارد نه در جمع هر چقدر هم عصبی هستيد بايد در جمع خود را كنترل كنيد چه برسد به حركات فيزيكی وقتی شما در جمع به همسرتان احترام بگذاريد ديگران هم موظف به احترام به ايشان هستن و بالعكس .اين جمله مادر همسرتان را در زمان آرامش همسرتان با زبان آرام بدون تنش به همسرتان بگوييد .راجع به سفرها نيز ميتوانيد زمانی كه برنامه ريختيد دقيقه كه آخر به آنها بگوييد كه فرصتی برای خودتان تنها باشد.اين سری چون شما عامل اين اتفاق بوده ايد بهتر است پيش قدم بشويد اما لازم نيست هميشه اين كار را كنيد زيرا باعث سو برداشت و توقع ميشود .اين حرف همسرتان ميتواند دلايل مختلفی داشته باشد كه بيشتر نشانگر ناراحتی و خشم ايشان از اين اتفاق است بهتر است بعد از آشتی و رفع سردی بينتان با همسرتان صحبت كنيد به ايشان بگوييد كه نياز داريد از ايشان بشنويد كه دوستتان دارد ،يا نياز داريد كه وقتی عصبانی هستيد سكوت كند و شمارا آرام كند .اما هر فردی اين را بايد بداند كه خود بايد مسكن آرامش خود باشد قبل از انتظار از فردی حتی همسرش.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha