سلام دوست من.
امیدوارم که خوب باشید.
درباره تصمیم شما با تغییر ندادن رفتار پدر و مادر موافقم. اما آیا شما واقعا به این تصمیم خود عمل کرده اید؟ تغییر دادن دیگران صرفا با تذکر دادن به اونها برای تغییر رفتار نیست، وقتی شما دچار جر و بحث با والدین خودتون بشید در تله ای گرفتار میشید که میخواهید به اونها ثابت کنید رفتارشان اشتباه است و در نتیجه چون حاضر به قبول کردن انتقاد شما نیستند خشم ارائه شده به سمت خود شما برگشت داده میشه و به صورت معده درد،سر درد و عصبانیتهای بعدی در شما بروز پیدا میکنه و انرژی روانی زیادی رو از شما خواهد گرفت. اما چاره چیست؟ به نظر من شما نقش خودتون رو در ارائه اطلاعات شخصی به پدر و مادر نادیده گرفته اید. با شما موافقم که دوست دارید مسائلی را با خانواده مطرح کنید که به بیرون از منزل بروز پیدا نکند اما وقتی طرفهای مقابل شما در این زمینه مطابق خواست شما رفتار نمیکنند بهتر است خروجی اطلاعات خود به آنها را محدود کنید. به این صورت که جزییات اتفاقات مربوط به خودتون رو به اونها منتقل نکنید، درباره مسائلی که صد در صد دوست ندارید کسی از آنها با خبر شود با آنها صحبت نکنید و چنانچه تصمیم به صحبت کردن درباره موضوعی داشتید با آگاهی نسبت به این موضوع که احتمال منتقل شدن این صحبت به بیرون وجود دارد آن را مطرح کنید.
اما در زمینه برخی از اتفاقات و رفتارهایی که به صورت عادی در روزمره پیش می آید و ممکن است این مسائل هم از طرف والدین شما بازگو شوند ابتدا به صورت قاطعانه و جدی به پدر و مادر اعلام کنید که این رفتار به شدت شما رو ناراحت میکنه و با دلایل شخصی خودتون دوست ندارید که در جمع دیگری بازگو شود، در قدم بعدی اعلام کنید که دوست ندارید موضوع صحبت پدر و مادر شما با اشخاص دیگر درباره شما و مسائل مربوط به شما باشد. ولی در قدم نهایی، چنانچه در دفعاتی این رفتار تکرار شد به خودتون رجوع کنید و ببینید به چه دلیلی از عنوان شدن مساله شما در جمع با این شدت ناراحت میشوید؟ جدا از مساله حریم خصوصی چه چیزی شما را نگران یا مضطرب میکند؟ گاهی باید نسبت به قضاوتها و اظهار نظرها بی تفاوت بود و تنها نظاره گر شد. حتی اگر والدین شما درباره این موضوع کاملا تغییر رویه بدهند چیزی که باعث آرامش خاطر بیشتر شما خواهد شد این است که تا چه اندازه اجازه ندهید مسائل بیرونی بر شما اثر بگذارند. موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید