2794

سلام من ۱۹سالمه و یک دختر۱۱ ماهه دارم، من نزدیک سه ساله ازدواج کردم شوهرم از نظر من آدم بی احساسیه یعنی از نظر خودش دوست داشتنش فرق داره ولی من خیلی عاشقش شدم دوستش داشتم فوق العاده آدم حساسی بودم نسبت بهش ولی اون به مرور زمان این احساسمو شکست چندماه بعد وقتی بهش ابراز احساست میکردم میخندید میگفت ول کن این سوسول بازیو بعد یواش یواش میگفت دم به دقیقه نگو دوست دارم چرت و پرت نگو با این که همه عشق ورزیام به موقع بود،بعد هم گفتم بچه دار بشم شاید بهتر بشه شدم ولی اون بدتر شد دیگه من هستم مثلا فقط هر موقع خودش میخواست اونم برای لذت خودش می اومد پیشم، بعد هم به هر بهانه کوچیکی عصبی که میشد میزد تو سرم هر بار هم که میزد خودش به غلط کردم می افتاد که دیگ تکرار نمیشه کلی ببخشید و اینا منم خر میشدم،اینم بگم شوهرم نمازخوان مذهبی و بافهمه،ولی برای مردم اینطوریه،آخرین بار سر اینکه من ادامه تحصیل کنم گپ زدیم خودش گفته بود هر کاری بخوای بکنی من پشتتم ،منم گفتم ادامه تحصیل میخوام بدم  اونم نیش خند زد گفتم چرا میخندی برگشت باشه جمع میکنیم میریم شهرستان منم کارگری میکنم تو هم بخون منم گفتم این چه حرفیه آخه من دارم باهات حرف میزنم که شرایطت چه جوریه میتونی پشتم وایستی یا نه برگشت بهم گفت همون دیگه من کارگری کنم تو هم بخون منم گفتم ممنون برای کمکت مثلا پشتم وایسادی دیگه اونم داد فریاد که چه کار کنم اول شیشه پرت کرد شکست منم سریع رفتم اون اتاق تا بهم آسیبی نرسه داد میزد شیشه میشکست من صدام درنیومد گفتم الکی عصبیه آروم بشه بعد سه چهار دقیقه در اتاقو باز کرد داد زد حرف بزن من چیکار کنم من گفتم هیچی فراموشش کن عزیزم بعد یک دفعه گرفت منو زیر کتک میزد تو سرم البته هر موقع میزنه یه راست میره سراغ سرم از اون موقع دو روز میگذره دو شب کنارش نمیخوابم واقعا دیگه ازش سرد شدم دو ساله نه ابراز علاقه میکنه نه برای خوشحالیم کاری میکنه احساسی که من بهش داشتم رو هم روز به روز کم کرد و دیگه به آخر رسید و دیگه هیچ میلی احساسی بهش ندارم نمیدونم چرا ولی این آخرین باری که زد تموم شدم هر بار خودمو گول میزدم ولی دیگه تموشد واقعا احساسی بهش ندارم قبلا وقتی صداشو میشنیدم قلبم تند میزد ولی عین آدم عادی از کنارت رد میشه عین اونه برام دیشب غلط کردم افتاد گفت بیا کنارم منم گفتم همیشه بهم میگفتی همینم که هستم چه بخوای چه نخوای منم همینم،برام دیگه مردی خودت عشقتو تو وجودم کشتی برگشت بهم میگه خوب نیا گرفت خوابید یعنی انقدر بی احساسه ها،طبق گفته خودش چشم باز کرده از پدر معتادش تا دوره دبیرستان هر روز یعنی روزی نبوده که کتک نخورده باشه خانوادشم جوریه که مثلا طرف فامیلش بمیره میگن عه مُرد خداروشکر یه نون خور تو خانواده طرف کم شد این حرفه ک میگن  خیلی بیشعورن هاخلاصه من موندم چیکار کنم ممنون میشم کمکم کنین دختر ۱۱ماهه هم دارم

اطلاعات تکمیلی

سن 19 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

دختر خوب، دوست عزیز نی نی سایت سلام. در توضیحی که برای من فرستادی در اولین نکته به عدم وجود علاقه همسرت نسبت به خودت اشاره کردی که گرچه خیلی موضوع مهمی هست اما در زندگی طولانی مدت زناشویی اون چیزی که از فقط علاقه داشتن مهم تره وجود امنیت در خانواده و همچنین آرامشه، این امنیت و آرامش چطور بدست میاد؟ با مهارتهای کنترل خشم، مهارت حل مساله و حل بحران ، مهارت گفتگو کردن و همچنین مهارت دوست داشتن یا همون علاقه ورزی که خودت بهش اشاره کردی. اما متاسفانه میبینیم که در شرایطی قرار داری که رکن اول یعنی امنیت و ارامش شما به واسطه کتک زدن یا عدم کنترل خشم توسط همسرت در خطر قرار داره و خواسته های طبیعی شما هم با خشونت روبرو میشه. بهترین کار برای شما در درجه اول مصمم بودن در ابراز خواسته های خودت و نترسیدن از زور و آزار و اذیت است و اینکه بدونی شما کاملا حق انتخاب و حق رسیدن به خواسته هایی رو داری که در آرزوهات وجود داره، در درجه دوم باج ندادن به همسرتون در زمانهایی هست که مورد تهدید یا خشم واقع میشی به این معنی که بعد از دعوا شما باز هم کوتاه بیایی و آشتی کننده باشی این آشتی کردن به غلط رفتار بد همسر شما رو تشویق میکنه، در درجه بعدی استفاده از منابع حمایتی اطرافیان در این موضوع و سکوت نکردن درباره این آزار و اذیتها و ترجیحا کمک گرفتن از مددکارهای اجتماعی یا روانشناسان هست تا بتونی تصمیم درستی بگیری. به عنوان یک متخصص به شما توصیه میکنم این نشونه ها رو جدی بگیرید و با امید داشتن به اینکه گذر زمان حلال مشکلتون هست نسبت به موضوعات پیش اومده بی توجهی نکنید. موفق باشید

تجربه شما

login captcha

سلام کسی کمکم نمیکنه من چیکار کنم؟؟

پرسش ها و پاسخ های مشابه

دلسردی قبل از ازدواج

پاسخ سلام دوست عزیز شرایطی که دارید رو درک میکنم و بهترین کار در چنین شرایطی همدلی کردن با نامزدتون هست. ایشون رو درک کنید و اجازه بدید این مساله رو با خودشون حل و فصل کنند چرا که آقایون در چنین مواردی متف...

دلسرد شدن از زندگی زناشویی

پاسخ با سلام من متوجه ناراحتي شما هستم اما ميخواهم بدونم قبل از ازدواج چطور بوديد ايا هميشه منتظر بوديد خانواده يا دوستانتون براتون كاري انجام بدن و باعث تغيير حال و هواتون بشن شما خواسته هاتون انتظارات...

دلسرد شدن از همسرم

پاسخ سلام عزیزم، شما در یک چرخه معیوب از رابطه ناکارآمد افتادین و تلاشهایی هم که میکنید ممکنه به تنهایی کاری سازنده به نظر بیاد ولی در مجموعه ی زندگی شما موثر واقع نمیشه چون چند اصل مهم رعایت نمیکنید: اول ...

ترس از دلسرد شدن از همسر

پاسخ سلام، دوست عزیز به کاری که ذهن شما در حال انجام دادن آن است خطای پیشگویی گفته میشود، در این خطا شما درباره اتفاقی که نیفتاده تصویر سازی میکنید و شرایط منفی را در ذهن خود تداعی میکنید. در درجه اول هر ز...