2794
سلام پیشاپیش از پاسخ و کمک شما سپاسگزارم. من یه خانم در آستانه ۳۶ سالگی هستم. یک پسر ۳ سال و نیمه دارم. هم خودم و هم همسرم تمایل به فرزند دوم داریم اما همسرم تصمیم نهایی رو سپرده به من. اما من خیلی می ترسم. کلا چون اعتقاد دارم بدنیا آوردن و تربیت فرزند یک مسوولیت بسیار سنگین هست خیلی قبلش برای فرزند اوری فکر می کنم. حتی برای پسرم هم هفت سال پیشگیری کردم و تا زمانی که به آمادگی روحی و ذهنی کامل برسم صبر کردم. الان برای دومی از دو سالگی پسرم تا الان دارم فکر می کنم. اما همش مرددم. از اینکه جسمی نکشم، مادر خوبی نباشم و اینا. اینم بگم دلیلم برای داشتن بیش از دو فرزند به هیچ وجه همبازی بودن و لوس نشدن تک فرزند و از این قبیل مسایل نیست. چون اعتقاد دارم همه اینا فقط و فقط به نحوه تربیت بستگی داره. تنها دلیلم اینه که در آینده دور یه نفر همخون باشه که پشت و پناه هم باشن یا حداقل یه دلگرمی برای هم یا همون ارضا شدن حس تعلق. حالا نمی دونم چکار کنم؟ از طرفی صد در صد تربیت و پرورش دو.و تا بچه بسیار سخت تر از یک بچه هست. و خودمم قبل از زایمانم استعفا دادم چون کاملا دست تنهام و همسرم بخاطر مسوولیت کاری بالاش اصلا نمیتونه کمکمکنه و خودمم شخصیتم طوری دوست ندارم دو سه سال اول بچه رو کس دیگه یا پرستار و اینا بچه م رو نگه داره. ولی قبلا شاغل بودم و فعالیت هنری و ورزشی داشتم و این طولانی شدن دوری از کارامد بودن در جامعه بخاطر اومدن بچه دوم می ترسم بهم لطمه روحی بزنه. دوست ندارم بچه هام رو مقصر بدونم. از طرفی بچه م خودش خیلی عاطفی هست و از حالا میگه مامان چرا خدا بهمون نی نی نمیده. طوری تربیتش کردم و از محبت سالم سیرابه که هر چقدرم بچه های فامیل رو بغل کنم اصلا حسودی نمیکنه ولی خب خیلی مرددم. واقعا تصمیم سختیه چند روز پیش یه دفعه بی مقدمه گفت مامان تو هیچ وقت نمیر. اگه بمیری من تنها میشم. من تو رو خیلی دوست دارم! در حالیکه من و پدرش آدمای شاد و مثبتی هستیم و هیچوقت جلوش حرف از مردن و تنها شدن و یا حرفای منفی نزدیم. نمی دونم چرا اینو گفت. ذهنمو خیلی بهم ریخته. بچه خیلی مهربونیه و خیلی احساسی و عاطفی هست. میگم اگه روزی روزگاری من و پدرش نبودیم احساس تنهایی نکنه یه وقت. لطفا منو راهنمایی کنید تاذبهترین تصمیم رو بگیرم. متشکرم
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز نگرانی های شما نسبت به آینده فرزندانتان وتربیت آنها تا حدودی طبیعی هست وهمه والدین این نگرانی را دارند لکن شدتش در برخی بیشتر است شما تجربه یک تربیت خوب و درست را داشته اید که در ان موفق بوده اید از طرفی سن فرزندتان بسیار مناسب هست برای بارداری دوم شما اگر هردو شما آمادگی دارید بهتر است اقدام کنید . ما به خانواده هایی که هنوز نتوانستند به یک نقطه مشترک برسند و با هم تفاهم ندارند پیشنهاد میکنیم اول مشکلاتشان را حل کنند بعد صاحب فرزند شوند از توضیحات شما اینطور بنظر میرسد که با همسرتان مشکلی ندارید و در تربیت فرزند اولتان هم موفق بوده اید پس جای نگرانی نیست دور بودن شما از محیط کار مقطعیست گرچه شغل شما طوری هست که بتوانید ساعت کمی از روز را به آن اختصاص دهید لکن اگر نمیتوانید هم جای نگرانی نیست چون وضعیت شما همیشگی نیست وبعد از چند سال میتوانید شروع کنید تصمیم شما برای بچه دار شدن یا ادامه کار و زندگی بر میگردد به اولویت های شما که کدام برایتان مهمتر است و شما را ارضا روحی خواهد کرد از صحبت های فرزندتان نگران نشویدولی در این شرایط همیشه به او اطمینان بدهید که کنارش خواهید بود ورود فرزند دوم میتواند تا حدودی از این نگرانی ها کم کند موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام. پیشاپیش ممنون از وقتی که میذارید. میخوام بدونم استرس و ساعات کاری طولانی همزمان با بارداری چه

پاسخ سلام دوست عزیز نکته ای که در اخر بهش اشاره کردید نکته مهمیه .شما در کشور دیگری زندگی میکنید وبه خانواده دسترسی ندارید 7سال از ازدواجتون گذشته وهنوز اقدام نکردید که باید مشاوره قبل از بارداری داشته باش...

سلام پیشاپیش از اینکه برام وقت میذارید بینهایت ممنونم و معذرت میخوام از توضیحات زیادم. من و همسرم

پاسخ با سلام راه حل قطعی برطرف شدن بدبینی، شرکت در جلسات روان درمانی طولانی مدت است تا ریشه های بدبینی، احساس حقارت، احساس ناامنی و بی کفایتی همسرتان شناسایی و با حوصله و در زمانی نسبتاً طولانی درمان شودو...

سلام سرکار خانم دشتی از راهنماییتون خیلی سپاسگزارم قرص ریتالین عوارض روی بچه ها زیاد نداره مثلا توی

پاسخ مادر عزیز برای کسی که نیاز نداره این قرص رو مصرف کنه در صورت مصرف اعتیاد اور هست ولی برای کسی که نیاز داره نه تنها اعتیاد اور نیست بلکه لازم هست البته برای اطمینان میتونید با چند دکتر دیگه هم مشورت ک...