2794

این حس عجیب من چیه؟

گفتنش برام سخته من شرایط نرمال زندگی هیچوقت نداشتم پدری داشتم که عصبی و لجباز بود سر نماز خوندن ما بچه هاشو خیلی اذیت کرد مادرم مریض احوال بود و کمی بیخیال نسبت به بچه هاش. هیچوقت لباس مرتب تنم نبود و به تنها رفتنم به خونه اقوام حساس نبود من در این رفت و آمدها به خونه خواهرم توسط شوهرخواهرم آزار جنسی شدم و سالها ادامه داشت و من به خودارضایی مبتلا شدم و با احساس گناه بزرگ شدم بعدش دوست داشتم ازدواج کنم تا دیگه گناه نکنم اما خواستگار نداشتم تا اینکه با یک مرد متاهل آشنا شدم و با خوندن خطبه عقد بین خودمون زنش شدم و رابطه برقرار کردم اما دوامی نداشت و جدا شدیم و خانوادم نمیدونستن که من باکره نیستم. تا اینکه همسرم به خواستگاریم اومد نمیخواستم به خاطر مشکلم باهاش ازدواج کنم و نمیتونستم هم چیزی بهش بگم به این خاطر مجبور شدم با دروغ باهاش ازدواج کنم و ترمیم کردم. حس گناه همیشه تا ابد باهام هست. هر چند شوهرم خیلی اذیتم کرد از لحاظهای دیگه اما این حس گناه منو داغون کرد مریضم کرد و با وجود دو بچه اصلا حس خوبی ندارم و همش فکر میکنم من خیلی حق الناس بر گردنمه. من هیچگاه علیرغم فشارهای پدرم نمازخون نشدم. دوست دارم بخونم اما هیشه حس تلخ نمیزاره برم طرفش من الان 41 سالمه و یک مادر افسرده پرخاشگر که ناامیدم. حتی گاهی مرگ عزیزانم رو تصور میکنم و همه اینها منو شدیدا آزار میده. کمکم کنید خواهش میکنم. من شاغلم دو تا بچه سالم دارم ظاهر زندگیم خوبه اما درون و روانی دارم بس متلاطم و پر آشوب

اطلاعات تکمیلی

سن 41 جنسیت زن شغل فرهنگی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام و و قت بخیر خدمت شما بانوی گرامی
دوست عزیزم، یکی از دلایلی که باعث ایجاد و بعد از اون تشدید احساس گناه در ما میشه نگهداشتن یک موضوع به صورت راز هست که به دلیل مشغولیت فکری زیاد در مرور زمان حالت وسواسی و اغراق گونه به خودش میگیره، زمانی که شما با یک مشاور حرفه ای و بدون دید قضاوتی درباره مساله تون صحبت کنید مقدار زیادی از حجم احساسی این احساس گناه در شما کم میشه و میتونید از زاویه های دیگه ای هم به مساله تون نگاه کنید، این که در بخشی از گذشته شما چه اتفاقی افتاده دلیل بر سرزنش خودتون و زیر سوال بردن شخصیتتون نیست. همونطوری که خودتون اشاره کردید پدر شما در گذشته عصبی بودند و انتقاد میکردند و مادر شما هم محبت چندانی به شما نداشتند پس شما از کل زندگی اینطور برداشت کردید که حق چندانی برای دوست داشتن خودتون و مورد احترام بودن ندارید و در نتیجه سالهای سال به سرزنش خودتون و داشتن احساس گناه ادامه دادید، در صورتی که هیچ شکی در خوب بودن شما وجود ندارد و خطا در تجربه های گذشته شما در گذشته ی هر انسان دیگری هم دیده میشه.به شما توصیه میکنم از یک مشاور حضوری کمک بگیرید و با گفتن این راز مگو به ترمیم روحیه و روان خود بپردازید. موفق باشید

تجربه شما

login captcha

سلام بابت راهنماییهای خوبتون سپاسگزارم حتما در اولین فرصت به مشاوره مراجعه میکنم بازهم ممنون

پرسش ها و پاسخ های مشابه

احساسات ناخوشایند نسبت به حرفهای مادرشوهرم

پاسخ سلام ممنون از اینکه ما را انتخاب کردید .دوست عزیز بهترین کاری که می توانید انجام دهید تغییر افکار است . و باید افکار منفی خود را به سوی افکار مثبت سوق دهید .باید ها و نباید ها را در زندگی خود کمتر کنی...

مرسی دستتون درد نکنه ولی بابوی ان چکارکنم باعث خیس شدن شلوارم وبوگرفتن ان میشود که خوشایند نیس واگر

پاسخ سلام شما باید هر روز لباس زیر خود را عوض کنید نباید چند روز بگذرد بعد عوص کنید اگر زود به زود لباس زیر خود را عوض کنید این مشکل پیش نمی اید نهایتا اگر دچار سوزش و خارش شدید و ترشحات شما زرد ویا س...

عصبانیت درونی و فحاشی کردن دائمی

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻 ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد ريشه رفتارهاي پرخاشگري نورولوژيك و روانشناختي است در هر دو صورت دارو درماني در كنار روان درماني اثرات مطلوبي دارد .علت پرخاشگري در افراد متفاوت است...

عدم کنترل احساسات درونی و بیرونی

پاسخ باسلام متاسفم براي اين هيجانات و احساسات دردناكي كه تجربه كردين متاسفانه رابطه شما و همسرتون بجاي رابطه همسري شبيه خواهر برادري هست كه با هم لج ميكنن دعوا ميكنن و بزرگتره قدرت بيشتري رو نشون ميده و ...