2794
logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  بلاتکلیفی در دوران عقد

بلاتکلیفی در دوران عقد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 145 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام من بیست سالمه و همسرم 29. ما قبل عقد با هم مدت 3 ماه دوست بودیم که اوایل من اعتماد نداشتم بهش ولی به مرور اعتماد کردم بعد 3 ماه اومدن خواستگاری مادرش مخالف بود ميگفت باید خودم برات دختر پیدا کنم ولی چون دوستم داشت راضيش کرد اومدن خواستگاری منم خانوادمو راضی کردم مهریم 14 سکه هستش. الان سه ماهه عقد کردیم ولی نزدیک به یک ماهه که فقط دعوا میکنیم سر چیزای مسخره که همسرم خیلی بزرگش کرده این اواخر دیگه کم آوردم و قرص خوردم الانم اونو بهونه کردن هم خودش هم خانوادش و خودشم ميگه دیگه نمیخوامت و فقط طلاق ميگه برو اقدام کن ولی خودش میخواد تموم شه و حرف از طلاق ميزنه اما اقدامی نمیکنه نمياد تکلیفمو مشخص کنه الان يک ماهه ولم کرده رفته پیش مشاورم نمياد من چیکار کنم. خواهش میکنم جواب بديد خیلی ضروریه

اطلاعات تکمیلی

سن 20 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
  • عقد
  • مهریه
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده

    سلام دوست عزیز باید توجه داشته باشید که در دوران عقد آسیب هایی وجود دارد که اگر با آنها مقابله نشود، پایه های زندگی همسران را سست خواهد کرد. نامزدها باید مراقب این آسیب ها باشند. مقایسه های ناشایست یکی از آفت ها و عوامل مهم دلسردی و نارضایتی در روابط نامزدهاست. در این مقایسه ها به این نتیجه می رسند که دیگران از همسرشان بهتر هستند. در حالی که این برداشت بخاطر ظاهربینی و عدم اطلاع از عیب های دیگران و عدم آشنایی با زیبایی های اخلاقی، خلقی، جسمانی، اجتماعی و ... همسرشان است. اگر نامزدها می خواهند که در روابط خود آرامش و رضایت خاطر داشته باشند باید دست از این مقایسه و مطرح کردن این گونه مسائل بردارند. این گونه مسائل گاه بدلیل حساسیت ها بوجود می آید. اگر احساس افسردگی می کنید حتما به روانپزشک مراجعه کنید شاید نیاز به درمان دارویی باشد. ظاهر امر نشان می دهد همسرتان به شما علاقه زیادی داشتند که با وجود مخالفت مادر، توانستند ایشان را راضی کنند در قبال ایشان شما بهتر بود رفتار سنجیده داشتید و با محبت خودتان را به خانواده ایشان اثبات می کردید اما با این رفتار پرخطر (قرص خوردن) کاملا صلاحیت خود را زیر سوأل برده اید. سعی کنید با آرامش و بدون دعوا و منطقی وبامحبت و مهربانی همسرتان را به خود جذب کنید مثلا پیام های محبت آمیز برایشان ارسال کنید و برای حل مسائلتان از روش های صحیح مثل گفتگو کردن بدون توهین و تحقیر و تهدید و تمسخر و بیان احساسات استفاده کنید و این اطمینان را بدهید که دیگر این رفتارنابالغانه در زندگیتان تکرار نخواهد شد. موفق باشید.

    تجربه شما

    login captcha

    نظرات شما

    جدیدترین پرامتیازترین
    77412bahar
    77412bahar
    1397/09/19
    0 پاسخ

    سلام ممنون از پاسختون ولی من ديگه با همسرم در ارتباط نیستم یعنی نزدیک به یک ماهه که در ارتباط نیستیم حتی تلفنی یا پیام دیگه ولم کرده رفته و سراغم نمياد حتی تکلیفمو مشخص کنه چیکار باید کنم 

    پرسش ها و پاسخ های مشابه

    افسردگی و بلاتکلیفی

    پاسخ سلام دوست عزیز بنظر میرسد قصد داشتید سوالتان را از کاربران سایت بپرسید که باید در بخش تبادل نظر سوالتان را مطرح کنید قصد ندارم بگویم گذشته ها گذشته اتفاقا میخواهم به اینده فکر کنید و اینک این سختی مق...

    بلاتکلیفی و شوهره فراری

    پاسخ سلام دوست گرامی شما حتما باید با یک‌مشاور حقوقی مشورت کنید باتوجه به شرایطی که شرح دادید ادامه این زندگی به صلاح شما نیست نگران باکره نبودنتان نباشید با توجه به اینکه دوسال است عقد کرده اید این موضوع...

    بلاتکلیفی برای ادامه زندگی مشترک

    پاسخ سلام. دوست خوبم من متوجه احساس منفی شما نسبت به این موضوع هستم اما به نظر میرسه شما بیش از حد احساس گناه دارید. دراختلافات بین زوجین معمولا هر دونفر دخالت دارند امکان دارد یک نفر بیشتر و یک نفرکمتر ...

    بلاتکلیفی

    پاسخ باسلام ميتونم درك كنم چقدر براتون سخته و چقدر اذيت شديد دلتنگي جزيي از ماهشت براي خاطراتمون هرچند كم پس به خودتون حق بديد اما اونچه مهم تره ساختن و يه شروع بهتره كه همه اون درد و رنج ها و اسيب هارو...