همراه گرامی سلام ، هریک از موضوعاتی که مطرح کردید دنیایی از مسایل جزئی داخلش هست که همه برمیگرده به میزان مهارت داشتن شما در مدیریت روابطتون و شناختی که از خود یا اطرافیان دارید. به نظر میرسه در خانواده شما موضوع جبهه سازی بسیار وجود دارد درست مثل تیم هایی که در بچگی یار کشی میکردیم ، مثل تیم برادرتان و مادرتان ، تیم دختر عمه و شما ، تیم مادر و دختر عمه و ... و هنگامی که شما احساس کنید در هیچ کدام از این گروههای جایی ندارید به شدت احساس طرد شدگی و تنهایی میکنید . در این بین افکار منفی شما سبب صدمه زدن به خودتان و روابطتان میشود این که بچه شما سقط شده حتی اگر به دلیل آزارهای بیرونی اطرافیان شما باشد اما خود شما انتخاب کردید که اجازه دهید این آزارها به شما صدمه بزند. برای رها شدن از احساس طرد شدگی ابتدا قبول کنید که شما جدا از اینکه چقدر در نظر دیگران دوست داشتنی هستید یا نیستید به عنوان یک انسان، یک همسر و یک خانم داران شان و احترام هستید و باید حتما این را به خودتان یاداوری کنید. ویژگی های مثبت خودتان را هرچند کوچک به خود یاداوری کنید ، به تقویت جسم و روان خودتان بپردازید با توجه به اینکه سقطی را هم پشت سر گذاشته اید نیاز به رسیدگی بیشتری به خودتان دارید. حساسیت خودتان از حرفهای دیگران را کم کنید وقتی شما در فکر نقشه کشیدن باشید یا فکر کنید دیگران در حال نقشه کشیدن برای شما هستند منتظر وقوع اتفاقات بعد از آن نقشه هستید و این زنجیر معیوب به همین صورت ادامه پیدا کرد، از تیمهای زنجیر وار بیرون بیایید و در روابط خود سعی کنید فقط و فقط درباره خودتان و فردی که در حال صحبت با او هستید صحبت کنید و از اشخاصی که در آن لحظه حضور ندارند صحبت نکنید . این کار در طولانی مدت حاشیه های اطرافیان شما را به حداقل میرساند و اجازه میدهد آرامش به شما برگردد. درباره رفتار مادرتان ده دنبال تغییر ایشان نباشید و به روابط او با برادرها هم کاری نداشته باشید بلکه فقط درباره احساس نیاز واقعی خودتان که نیاز به محبت است با ایشان صحبت کنید. مثلا وقتی تلفن زدند به ایشان بگویید مامان واقعا از تلفنت خوشحال شدم ، یا وقتی کنایه ای به شما زدند بگویید حفظ رابطه مادر و دختری برای من خیلی با ارزش است . لطفا نتیجه را به من اطلاع دهید. صبور باشید و تغییرات را در گذر زمان مشاهده کنید.
عاالی بود ممنونم .