2794
سلام من 5 ساله ازدواج کردم اختلاف سنیم با همسرم حدود 5 ساله من لیسانسم و ایشون زیر دیپلم.......... بگذریم از اینکه چقدر این تفاوت تحصیلاتی اذیتم کرده نه که من خودمو بالاتر ببینم اما همسرم از اصول ساده که هر فرد باسوادی میدونه هیچی نمی فهمه....... بهرحال مشکل اصلی من که در تمام این سالها که اون رو نادیده گرفتم و همش کوتاه اومدم اینکه همسرم خیلی مرد سالاره برعکس خودش فکر میکنه اصلا این طور نیست من شاغلم ویه دختر 4 ساله دارم بعدازظهر که خسته میرسم استراحت کرده نکرده باید به فکر تمیزی خونه شام و ناهار فردا باشم سروکله زدن با دخترمم که از یه طرف وقتی از همسرم کمک می خوام فقط بهم میگه اینا وظیفه زنه به من ربطی نداره.. دخترم رو اون میبره و میاره مهد و بعضی کاراشو میکنه اما نظافت خونه پختن غذا، جارو، تی، گردگیری،اتو کلا همش با منه از همون اوایل کمی بددهنی داشت نسبت به دیگران اما نسبت به من نه .. منم بهش تذکر میدادم اما گوش نمیداد اما الان دیگه به منم بددهنی میکنه اوایل تحمل میکردم اما الان دیگه نه جوابشو میدم بعدش بهم میگه تو پرخاشگری و فحش میدی میگم من جواب فحشهای خودتو میدم اما کو گوش شنوا وقتی می خوام باهاش درد و دل کنم همش ازم انتقاد میکنه یا مسخره ام میکنه یا به حرفم گوش میده بعدا تو حرفهاش حرفهای منو مسخره میکنه کلا احساس میکنم احترام و حرمتی که اوایل زندگی داشتیم داره از بین میره تمام حقوقم دسته اونه حقوق + اضافه کاریم دست من فقط ماهی 100 میده اونم نه همیشه وقتی که میده یواش یواش ازم میگیره باید دستمو مثل گدا جلوش دراز بکنم تابهم یه 5 هزار تومن یا 2 هزار تومن پول بده......... البته ما الان کلی قسط و بدهی داریم من درکش میکنم اما چندبارم بهش گفتم منم عزت نفس دارم باید همش دستم جلوت دراز باشه تا به فکر جیبم باشی؟؟؟؟؟ لباسی چیزی بخوام چه برا خودم چه دخترم تا چند ماه مسخره ام میکنه (البته همیشه نه) و بهم میگه تو بی فکری زن نیستی درک نداری الان کلی قسط داریم (ما همیشه بدهی داریم یا چک یا قسط) همش می خواد بگه حرف حرفه منه از نظرش ظلم به زن یعنی کتک زدنش فقط همین بقیه مسائل چیز مهمی نیست البته تا بحال دستش روم بلند نشده البته یه سری خوبیهام داره سیگاری نیست، رفیق باز نیست، خانواده دوسته، خوش اخلاقه (بجز این بدهنی و مسخره بازیهاش)، زود عصبانی نمیشه،به فکر آینده مون هست........ ببخشید که طولانی شد اما خواهش میکنم یه راه حل اساسی بهم بدین الان هم دوروزه باهام قهریم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هر مقاله مفیدی هم بگین گرفتم هم خودم خوندم هم به شوهرم دادم بخونه اوایل می خوند اما حالا دیگه نگاهشون هم نمیکنه درمانده شدم عزت نفسم، اعتماد به نفسم، هویتم ، شخصیتم همش در حال نابود شدنه . . دوباره سلام خانم دشتی من این مشکل رو دیروز مطرح کردم و شما پاسخ دادین اما مشکل اصلی من رو متوجه نشدین من متولد 64 هستم و همسرم 59 هست ازدواجمون سنتی بوده من کارمندم و همسرم شغلش آزاده یعنی بازاری هست و کارتم هم دست خودمه هرچند که همسرم به بهانه های مختلف می خواد کارتمو بگیره اما من بهش نمیدم مشکل من همکاری نکردن شوهرم تو کارهای خونه نیست باز کردن حساب مشترک هم زمانی به دردم میخوره که از اقساط و بدهی هامون کم بشه اما الان در این موقعیت امکان پذیر نیست مشکل اصلیییییییییییییییی من بددهنی هست که براش به یه عادت تبدیل شده اوایل خوب بود بهم احترام میذاشت اما یکی دوبار که بددهنی کرد من خودمو زدم به نشنیدن یا یکی دوبار قهر کردن اما متاسفانه براش عادی شد الان هم تنها راهی که به ذهنم میرسه مقابله به مثله یعنی فحش در مقابل فحش چون می بینم اگه سکوت کنم بدتر عادتش میدش جالبه وقتی هم مثل خودش برخورد میکنم ناراحت میشه که تو پرخاشگری فحش میدی میگم جواب فحشهاتو میدم تو شروع میکنی نه من .. در جوابم بجای عذرخواهی میگه من مردممممممممم تو زنی تو نباید فحش بدی...... اینم از استدلالششش و دومین مشکل اصلیمممممممممممم اینکه به حرفهام اهمیتی نمیده ارزشی نمیده انگار داره با یه بچه حرف میزنه موقع حرف زدن یا بهم میگه انگار پررو شدی ها دوباره!!!!!!! یا مسخره ام میکنه .... یا به حرفهام گوش میده بعدا چند روز دیگه میون حرفهاش یاد حرفها و درد دلهام می افته و دوباره مسخرام می کنه بخدا دیگه جرات ندارم بشینم باهاش حرف بزنم از بس منو سرکوب کرده تحقیر کرده همش با خودم بالا پایین میکنم اگه حرفی بزنم بازم اینجوری میکنه یا نه؟؟؟ احساس میکنم اون عشق و محبت که به زندگی و شوهرم داشتم کم رنگ تر شده احترامها و حرمتها داره شکسته میشه می ترسم از روزی که دیگه دوستش نداشته باشم ، بهش حرفهام رو نزنم و احترامی بینمون باقی نمونه چیکار کنم اون خودش قبول نداره رفتارش نادرسته و می دونم تا کسسی خودش قبول نداشته باشه رفتارش غلطه درست نمیشه......
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز در مورد بد دهنی همسرتون باید بگم به علت بد دهنی توجه کنید که چه اتفاقی میفته همسرتون بددهنی میکنه یکی از مهم ترین علل اصلی بد دهنی کردن ، ناکامی در تامین نیازهاست. فرد زمانی که نیازهایش از جمله نیاز به محبت، توجه یا احترام برآورده نشود، احساس ناکامی می کند و این ناکامی زمینه ساز بروز پرخاشگری می شود.سعی کنید در تامین نیازهای عاطفی و جنسی هم بکوشید همیشه میگوییم پیشگیری بهتر از درمان هست پس سعی کنید پیشگیری کنید وقتی احساس میکنید عصبانی وخسته هست وبا ادامه بحث امکان داره پرخاشگری اتفاق بیفته بحث رو ادامه ندید ودر شرایط مناسب تری صحبت کنید به رفتارهای درست همسرتان هر چند ناچیز و اندک باشد توجه کنیدو احساس خوب خود را در مورد رفتارهایش بیان کنید. وقتی مهربان هست بهش بگید که این رفتارت رو خیلی میپسندم هرگز مقابله به مثل نکنید و به بددهنی های وی پاسخ ندهید زیرا این رفتار موجب تشدید رفتار همسرتان می شود. زمانی که همسرتان در وضعیت روحی مناسبی قرار دارد، درباره تاثیرات منفی بددهنی بر احساس و رفتار شما و زندگی مشترک تان صحبت کنید.بهش بگید که خیلی دوسش دارید ولی ااحساس میکنید این حرفها و بد دهنی ها بینتون داره فاصله میندازه حرمت بین شما نباید شکسته بشه وقتی بهم احترام نمیزارید چطور انتظار دارید فرزندتون در اینده به شما احترام بزاره در باره این مسائل باهاش حرف بزنید وبگید که هردو شما دربرابر تربیت کودکتون مسئول هستید وقتی میگه من مرد هستم بگید تو تنها مرد نیستی بلکه پدر و همسر هم هستی پس بخاطر جایگاهی که داریم باید مراقب رفتارمون باشیم چون تاثیر مستقیمی بر جایگاهی که به عنوان همسر و پدر ومادر داریم میزاره گاهی این رفتار بخاطر نوع تربیت خانوادگی افراد هست شاید در کودکی در خانواده ای بوده که بد دهنی در ان خانه رایج بوده پس بهش حق بدید و با اخلاق خوب خودتون تغییرش بدید جواب (های ) (هوی ) نیست موقعیت را ترک کنید. زمانی که فکر می کنید در صورت ادامه بحث دیگر نمی توانید خشم خود را کنترل کنید ادامه صحبت تان را به زمان دیگری موکول کنید، با این کار به خود و همسرتان فرصت می دهید تا از عصبانیت و خشم فاصله بگیرید و رفتار مناسب تری داشته باشید. برای این منظور می توانید به همسرتان بگویید: «الان شرایط روحی مناسبی نداریم، ممکن است حرف هایی بزنیم که بعدا هر 2 پشیمان شویم. بهتر است در شرایط بهتری با یکدیگر صحبت کنیم» یا این که «من الان عصبانی ام، بعدا در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.» احساس منفی خود را بیان کنید. نکته مهم این است اگر ناراحتی خود را به زبان نیاورید کسی نمی داند که شما چه احساسی دارید. به جای نمایش خشم و پرخاشگری (به طور مثال اخم کردن، سخن نگفتن، داد و فریاد زدن، فحاشی و بددهنی) با استفاده از کلمات مناسب احساس خود را بیان کنید. مثلا بگید «زمانی که به حرف های من توجه نمی کنی، ناراحت می شوم». با بیان احساسات خود، زمینه مناسبی را برای حل مشکلی که چنین احساساتی را به وجود آورده است، فراهم می کنید. مراقب کلام خود باشید. تحقیر، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید. دقت کنید اگر صدای تان بلندتر از همسرتان باشد یا به تندی و با پرخاشگری با وی صحبت می کنید کمی مکث کنید تا آرام شوید. دشنام و ناسزا بحث را به مشاجره تبدیل می کند خود را آرام کنید. تکنیک هایی مانند تنفس عمیق، شست و شوی دست و صورت، نوشیدن آب و پیاده روی در کاهش خشم و عصبانیت موثر است.شاید بگید این کارها رو همسرم باید انجام بده نه من ولی من میگویم شما با انجام این رفتار غیر مستقیم به او میگویید که چه کند تا خشمش را مدیریت کند بگویید تو مرا فرد پرخاشگری میدونستی من هم به نظرت و انتقادی که در مورد رفتار من داری فکر کردم چون زندگیم و تورو دوست دارم و نمیخوام به این راحتی زندگیم رو نابود کنم تو هم کمکم کن بیا باهم انجامش بدیم که زودتر به نتیجه برسیم شما با این کار خودتون رو مقصر نشون نمیدید فکر نکنید پیشش تحقیر میشید حتی اگر این رفتار ایشون رو متوقع هم کنه به صورت یک راهکار میتونه کمکتون کنه فرمودید به حرفهاتون توجه نمیکنه وبی اهمیت هستند و گاهی مسخره میکنه چقدر در خلوت جدی در این مورد باهاش صحبت کردید؟ ایا احساس شما رو میدونه؟ فکر میکنید درک درستی از مطالبی که میگید داره؟ شاید مسائلی که باهاش در میون میزارید از نظر ایشون مهم نیست مثلا شما در مورد حساسیت های زنانه خودتان میگید که درک ان مطلب برای ایشون که مرد هست سخته یه مدتی سعی کنید درد ودل هاتون هدفمند باشه ینی در مورد مسائلی باشه که بار معنایی مثبت داره و حس ارزشمندی هم به ایشون میده وبعد از چند روز نتیجه ان دردو دل کردن رو بهش بگید مثلا چند روز پیش که در مورد فلان موضوع باهات دردو دل کردم خیلی کمکم کردی همین که یه گوش شنوا بودی وحرفام رو بهت گفتم سبک شدم ممنون که هستی هر وقت باهات صحبت میکنم حس خیلی خوبی دارم شما به ایشون نتیجه این صحبت ها رو نمیگید ولی وقتی مسخره میکنه شاکی میشید برعکس رفتار کنید احساس خوبتون رو به زبان بیارید حتی در جمع های خانوادگی بگید که همیشه باهاش مشورت میکنید وسنگ صبورتون همسرتونه تو خلوت بهش بکید من فقط نیاز دارم به عنوان همسر پشتوانم باشی وحس کنم حمایتم میکنی گاهی قضاوت نکن فقط حمایت کن درمورد مهارتهای زندگی .مدیریت خشم مطالعه کنید موفق باشید دشتی کارشناس ارشد روانشناسی

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام من 5 ساله ازدواج کردم اختلاف سنیم با همسرم حدود 5 ساله من لیسانسم و ایشون زیر دیپلم..........

پاسخ سلام دوست عزیز به سن خودتون وشغل همسرتون اشاره نکردید اینکه با تمام مشکلاتی که دارید محاسن ایشون رو هم میگید قابل تحسین هست اشاره نکردید که با توافق کارت بانکیتون دست ایشونه یا مجبورتون کردند . وظیف...

دیپلم گرفتن

پاسخ سلام. از طریق کار دانش می توانید این کار را بکنید. اگر موقعیت رفتن به مدرسه هم ندارید می توانید آموزش از راه دور بخوانید. یعنی مدرسه نروید و فقط در امتحانات شرکت کنید.

با سلام من 29 سالمه و شاغل هستم و موقعیت شغلی خوبی دارم مدرک تحصیلیم لیسانسه و در حال حاضر برای ارشد

پاسخ سلام دوست عزیز بهتون تبریک میگم که وارد مرحله جدیدی از زندگیتون شدید و دارید یک حس متفاوت رو تجربه میکنید این رفتار کاملا طبیعی هستش. در بدن شما تغییرات هورمونی زیادی اتفاق افتاده که باعث نوسانات خل...

سلام من 27سالمه و نامزدم 30سالشه هردوتامون لیسانس داریم قراره بعد ازدواج بریم محل کارش یعنی شهری که

پاسخ سلام دوست عزیز توضیحات شما خیلی کلی هست ومن سوال اصلی شمارو نمیدونم . در چه مورد کمک میخواید بنظر میرسه از اینکه میخواید یه شهر دیگه برید ناراحت هستید. شاید هم خانوادتون مخالف باشه نگرانی خودتون رو ب...