2794

سلام شوهرم دیشب خیلی خوردم کرد جلوی خانوادش درسته منم اشتباه کدم اما نباید اینطوری رفتار میکرد از نظر من ... ما با مادر شوهرم اینا زندگی میکنیم . شوهرم ته تغاری این خانواده است و صد البته لوس وابستگی مادر شوهرم به شوهرم بیمار گونه است به طوری که نمیزاره بعد حدود یک سال و نیم از زندگیمون بریم بالا غذا بخوریم هر وقت میگم به شوهرم مستقل شیم بحث و می پیچونه یا داد و غار را میندازه من واقعا عذاب میکشم تو خونه از صبح تا شب باید برای مادرشوهرم کار کنم و حرف بشنوم .چند وقت پیشم سر موضوع خونه دعوا کرده بودیم که صدا میره پایین و پدر شوهرم چند تا بارم میکنه جلو روم .البته جلو شوهرم با من خوبن . من فقط بغض کردم و جوابشو ندادم بعد ناهار اومدم بالا و غروب بود که صداشون می اومد که داشتن به من و خانوادم فحش میدادن که چرا من میگم مستقل بشیم . منم انقدر اعصابم خورد بود وقتی دوستم پی ام داده بود حالمو بپرسه هر چی فحش بود نثار اینا کردم و برای دوستم فرستادم و واسش توضیح دادم . دیشب پایین موقع شام به خاطر صدای پی امی که به گوشیم می اومد شوهرم پیش اونا گفت رمز گوشیتو بگو . منم که یادم رفته بود همچین چیزی تو گوشیمه به راحتی گفتم بعد پنج دقیقه صورتش سرخ شد اومد جلوی اونا گوشی رو پرت کرد جلوم و نگام کرد منم گوشی و دیدم و تا دیدم پی ام منو دوستمو خونده حالم بد شد گفت بیا بریم بالا با صدای بلند رفتیم بالا و از فحش دادن بگیر تا منو پیش خانوادش از پله پرتم کرد که برو میخوام ببرمت خونه بابات . من از زور گریه نفسم در نمی اومد مامانش به زور ما رو برد پایین و گفت بشینید جلوی اونا هزار و یک فحشم داد . پدرشوهر و مادرشوهرم فکر کردم من با کسی در ارتباطم مادر شوهرم زنگ زد به خواهرشوهرم اومد تا اومد گرفت شوهرم و بوس کردن و قربون صدقش رفتن بعد اومد به حالت دعوا با من حرف زدن منم جوابشو دادم چون دیگه دست خودم نبود اما نذاشتم بفهمن دعوا ما سر چی بوده . بعد از اینکه رفتن شوهرم اومد  طرفم  و هی صحبت میکرد با من خیلی گریه کردم انقدر که از زور گریه از حال رفتم .شوهرم هم ترسیده بود و گریه میکرد . ازش سرد شدم چون هیچ وقت پشتم نبوده که هیچ همیشه پیش خانوادش خوردم کرده حالم خوب نیست نمیدونم چی کار کنم  من دیشب بعد دعوا مادر شوهرمو بوسیدم و معذرت خواستم اما میدونم پشتم هزار تا حرف میزنن و فحشم میدن خسته شدم به خدا 

اطلاعات تکمیلی

سن 20 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست گرامی
شما با فرزند آخر یک خانواده وصلت کردی و قبل از این که ازدواج کنی این موضوع رو میدونستی به هر حال فرزندان آخر نسبتا این وابستگی رو دارن مگر این که از اون آگاه باشن و روی خودشون کار کرده باشن با دعوا و کم محلی و این راه های مقابله ای نمی تونی همسرت رو مجاب کنی به جدا شدن و مستقل شدن چون همسرت سالها این طور زندگی کرده و حال با انتقادهای شما نمی تونه تغییری ایجاد کنه به هر حال دانستن این موضوع و پذیرفتنش قدم اول هست قدم بعدی آموختن مهارت هایی برای هردوتون هست تا بتونید راحت تر کنار هم ادامه بدید  
بهتره به یک زوج درمانگر مراجعه کنید تا ایشون در این مسیر یاریگرتون باشند. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سیگارکشیدن همسرم و بی توجهی به اعتراض من

پاسخ باسلام به شما دوست عزيز در ابتدا بايدخدمتتون عرض كنم كه شما اگر بخواهيد همسرتون سيگار رو ترك كنه نياز به همكاري و موافقت ايشون هم داريد كما اينكه اگر ايشون تمايلي به انجام اينكار نداشته باشن شما عملا ...

اعتراض بعد از صدور ترک تعقیب

پاسخ با سلام و عرض ادب به همان دادسرای رسیدگی کننده به پرونده مراجعه و طی درخواستی از معاون دادستان یا رئیس حوزه تقاضای ادامه رسیدگی پرونده با ذکر مشخصات و شماره پرونده را نمایید.موفق باشید

کتک زدن همسر به خاطر اعتراض

پاسخ دوست من سلام بابت تاخیر در جواب از شما پوزش میخوام امیدوار که حالتون کمی بهتر شده باشه و ایام به کامتون شیرین باشه متوجه هستم که احساس درک نشدن و نادیده گرفتن نیازهای شما فشار خیلی زیادی رو به شما وار...

اعتراض به رای قاضی

پاسخ سلام وقت بخیر اگر منظورتون تجدید نظر خواهی هست،بله،باید حتما هزینه دادرسی پرداخت بشه و اینکه آيا طرفتون اعتراض کرده یا خیر رو میتونید از دفتز دادگاه جویا بشید. موفق باشید