2794

عدم توانایی در روابط با دیگران

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 70 بازدید

سلام خسته نباشید من یه مشکلی دارم که خیلی داره آزارم میده من از بچگی نمیتونستم دوستی داشته باشم یادمه توی آمادگی هم دوست صمیمی نداشتم توی مدرسه هم فقط یک دوست داشتم که اونم یکی رو پیدا کرد و رفت با اون دوست شد و من خیلی ناراحت شدم

توی کوچه و محله هم دوستای زیادی داشتم اما یهو همه شون باهم نقشه میریختن و اذیتم میکردن یعنی همش طرف هم بودن کم محلی میکردن.

بازم بزرگتر که شدم بکی از دوستام دختر عموی خوش سیمای من رو دید و دیگه همش رفت سراغ اون چند تا از دوستام تا وضعیت دختر عموم رو میبینن، از لحاظ مالی، زندگی شاد و زیبایی سمت اون رفتن

بعدم باز توی مدرسه دوست پیدا کردم که شیفته شون شدم زود

اما اونا هم زیاد توجهی نمیکردن و من به شدت ضربه خوردم و افسردگی گرفتم

همین چند سال اخیر هم دوست بسیار خوبی داشتم که باهم خیلی خوب بودیم اما خیلی سعی داشت تسلط روم داشته باشه و توی زنزگیم دخالت کنه که رابطه مون روز به روز خراب تر شد.

الانم میتونم بگم هیچ دوستی تدارم و بسیار تنهام. مشکلم اینه

چرا من نمیتونم دوست خوبی داشته باشم؟ (بعضی از افراد هستن که توی اولین دیدار همه دوست دارن باهاشون دوست شن) و خودمم از جملت آدمایی هستم که هرجا میرم سعی دارم با اون آدم خاص دوست شم

چرا مشکلاتم رو که به دوستام میگم یهو همه چیزشون با من عوض میشه؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۱۹ جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

در رابطه های خود به اتفاقات مشترکی که باعث قطع دوستی شده توجه کنید.

توجه کنید چه کارهایی از طرف دوستان قبلی تان مورد استقبال قرار گرفته 
و کدام حرف ها و رفتارهایتان باعث شده آنها از شما دوری کنند 

یادتان باشد محبت زیادی به اندازه رفتار سرد و مغرورانه می تواند افراد را دور کند. بنابراین با تقویت اعتماد به نفس خود و استفاده از تجربیات دوستی های قبلی می تواند در پی یک رابطه پایدار سالم باشید.

حتما بی طرفانه یا با کمک اطرافیان صادق خود نقاط ضعف تان را شناسایی نمایید و برای بهبود آنها راهکارهایی بجویید. 

برای تقویت اعتماد به نفستان در رابطه با دیگران نیز می توانید از نکات ذیل بهره ببرید:

۱. احساسات خود را بشناسید


گاهی اوقات خودمان هم دقیقا نمی‌دانیم چه احساسی داریم. مثلا دیر کردن دوست‌مان سر قرار موجب عصبانیت ما می‌شود اما از آنجا که هیچ‌گاه احساسات خود را دقیقا نشناخته‌ایم و نحوه‌ی ابراز و مدیریت آنها را نیاموخته‌ایم، عصبانیت ما به خشم فروخورده‌ای بدل می‌شود که در جایی دیگر و به شکلی غیرمنطقی بروز می‌کند. در گام نخست اعتماد به نفس را در وجود خود پیدا کنید، جرئت داشته باشید احساساتی را که در شما شکل گرفته است، بشناسید، آنها را ریشه‌یابی کرده و در نهایت مسئله را حل کنید. اگر از دست دوستی که تأخیر کرده ناراحت هستید همان موقع آن را بیان کنید. علت ناراحتی خود را بشناسید و آن را قاطعانه و بدون زخم زبان و طعنه بیان کنید. وقتی بدزبانی می‌کنید و با طعنه و کنایه سعی می‌کنید آرامش بیابید، دیگران را می‌رنجانید و از خود دور می‌کنید.

۲. احساسات خود را کنترل کنید
در گام اول احساسات خود را شناختید، حالا باید تلاش کنید که در مواقع حساس آنها را به بهترین شکل مدیریت و کنترل کنید. اگر عصبانی هستید نفس عمیق بکشید، کمی صبر کنید و سعی کنید از عمق ناراحتی خود بکاهید و با تفکر واکنش نشان بدهید یا حتی زمانی که به شدت خوشحال هستید نیز سعی کنید احساسات خود را کنترل کنید. مدیریت هیجان‌های مثبت و منفی رفتار شما را صیقل می‌دهد و منجر به ابراز منطقی احساسات می‌شود.

۳. اهداف خود را تعریف کنید 

وقتی هدف خود را از نتیجه‌ی یک گفت‌و‌گو، بحث یا … بدانید، با اعتماد به نفس بیشتری در مقابل دیگران ظاهر می‌شوید. با خود روراست باشید؛ تا اینجا احساس خود را شناختید، آن را کنترل و مدیریت کردید و حالا باید بتوانید با شناخت هدف خود از ابراز احساس‌تان، ارتباط مؤثری را با دیگران شکل بدهید. اگر به علت تأخیر دوست‌تان ناراحتید و می‌خواهید در این باره به او تذکر بدهید، در پی چه هستید؟ نتیجه‌ی مطلوب و مورد نظر شما چیست؟ دوست دارید با گوشزد کردن این اشتباه از رفتارهای این‌چنینی او در آینده جلوگیری کنید یا این تأخیر تأثیر چندانی روی برنامه‌های شما نداشته است و صرفا کمی خشمگین شده‌اید و می‌خواهید به عبارت خودمانی دق‌دلی‌تان را خالی کنید؟ در هر حال باید چشم‌اندازی از نتیجه‌ای که در سر دارید را بشناسید و متناسب با آنچه می‌خواهید در خاتمه‌ی بحث به آن برسید، صحبت و ابراز احساسات کنید. این روند یعنی شناسایی احساسات، مدیریت صحیح آنها و شناخت نتایج حاصل از ابرازشان، فرایندی منطقی است که باعث می‌شود در مقابل دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و نتیجه‌ی منطق و تأملی است که در رفتارتان به‌کار گرفته‌اید. 

۴. یادتان نرود که هر نکته مکانی دارد

وقتی می‌خواهید درباره‌ی مشکلی با دوست خود صحبت کنید، باید بدانید که «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.» طبیعتا مطرح کردن موضوع در حضور دیگران درست و منطقی نیست. برای اینکه حرف‌‌هایتان خریدار داشته باشد باید در مکان و وقت مناسب مشکل را بازگو کنید. موقعیت‌شناس باشید و قبل از حرف زدن فکر کنید تا دیگران بیشتر روی شما حساب کنند. وقتی دیگران به حرف‌های شما اهمیت بدهند، اعتماد به نفس‌تان ناخودآگاه بالاتر می‌رود. پس اگر طرف مقابل شما عجله دارد، حواسش پرت است و … سکوت کنید و بیهوده ارزش خود و کلام‌تان را پایین نیاورید.

۵. صحبت کردن را با خود تمرین کنید
شاید کمی مسخره به نظر برسد اما آنچه را که تصمیم دارید در مقابل دیگران بگویید، با صدای بلند و رسا تمرین کنید یا حرف‌هایتان را بنویسید. این کار نوعی برنامه‌ریزی غیرمستقیم است که از آشفتگی در مقابل جمع جلوگیری می‌کند و باعث افزایش اعتماد به نفس‌تان در مقابل دیگران می‌شود. وقتی بدانید که می‌خواهید چه چیزی بگویید، اعتماد به نفس و کنترل بیشتری خواهید داشت. با صدای رسا، شمرده و آرام حرف بزنید و از هیچ‌کس و هیچ‌چیز نترسید و خجالت نکشید. شما بهترین هستید، چرا که نه؟ 

۶. به زبان بدن توجه کنید 
ارتباطات غیرکلامی مانند زبان بدن و حالات صورت در نشان دادن اعتماد به نفس خیلی مهم هستند. تماس چشمی در ارتباطات معجزه می‌کند. وقتی با آرامش و مهربانی به افراد نگاه می‌کنید، دیگران به شما اعتماد می‌کنند و نتیجه ی اعتماد و راحتیِ آنها، بالا رفتن اعتماد به نفس شماست. دیگران را با اسم کوچک صدا بزنید، در هنگام صحبت کردن به آنها نگاه کنید، همیشه لبخند بزنید و سعی کنید فردی مثبت باشید و این انرژی خوب را در ظاهرتان نیز نشان بدهید. اگر به زمین نگاه کنید و از تماس چشمی بپرهیزید، خجالتی و ساده به نظر می‌رسید و دیگران روی شما حساب نمی‌کنند. راست و مستقیم راه بروید. جلوی آینه بایستید و حالات صورت خود را هنگام حرف زدن بررسی کنید. به حالات چهره‌ی خود هنگام خشم، ناراحتی یا دیدن و شنیدن چیزی چندش‌آور دقت کنید و ببینید آیا واکنش‌های صورت و بدن‌تان دقیقا احساسات درونی‌تان را منعکس می‌کند؟ بعضی مواقع زبان بدن و ابزارهای غیرکلامی ارتباطات، دقیقا احساسات و نظرات درونی افراد را آشکار نمی‌کنند و این مسئله موجب سوءِتفاهم می‌شود. پس شناسایی حرکات و حالات صورت و بدن گام مؤثری در بهبود ارتباطات و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس شماست. اگر در برابر دیگران واکنش‌های دقیقی داشته باشید، می‌توانید با اعتماد به نفس بیشتری با آنها معاشرت کنید. 

۷. شنونده‌ی خوبی باشید

افراد با اعتماد به نفس بالا، شنونده‌های خوبی هستند. این افراد با آرامش و صبر به دیگران گوش می‌کنند و با واکنش‌های مناسب مانند تأییدهای به‌موقع یا بیان عبارات دوستانه همراهی و احترام خود را نسبت به دیگران نشان می‌دهند. البته این اصلا به معنای موافقت همیشگی و تأیید بی‌چون و چرای دیگران نیست بلکه منظور ایجاد درک متقابل است. هنگام گوش دادن به حرف‌های دیگران باید به آنها نشان بدهید که برایشان ارزش و اهمیت قائل هستید. حتی اگر با آنها مخالفید، شنونده‌‌ی آرامی باشید. اجازه بدهید دیگران متوجه بشوند که شما علی‌رغم تفاوت‌ها و اختلاف نظرها، موقعیت آنها را درک می‌کنید. واکنش‌های منطقی از گوش دادن مؤثر نشئت می‌گیرند. وقتی کنترل اعصاب‌ خود را از دست می‌دهیم و فقط می‌خواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم، نتایج تأسف‌برانگیز و شرم‌آوری به بار می‌آید. کوبیدن در پشت سر، فریاد زدن بر سر اطرافیان بی‌نوا، گریه کردن بی‌مورد و … واکنش‌‌های غیرمنطقی افرادی است که گوش کردن به دیگران را یاد نگرفته‌اند.

۸. صفر و یکی نگاه نکنیم
بعضی‌ها معتقدند یا همه یا هیچ. دیدگاه صفر و یکی شما را محدود می‌کند و باعث می‌شود همیشه در اضطراب باشید. واقعیت این است که بسیاری از مفاهیم عمیق زندگی نسبی هستند و در بیشتر لحظات زندگی شرایط تصمیم‌گیری کاملا اقتضایی است، یعنی بنا به اقتضای موقعیت، نتایج، رفتارها و کیفیت ارتباطات گوناگون خواهد بود. پس این‌قدر در مورد همه چیز احکام کلی صادر نکنید. انعطاف‌پذیر باشید، وسواس و لجاجت برای رسیدن به نظرات شخصی ثابت را کنار بگذارید و بپذیرید که گاهی باید به جریان سیال زندگی دل بسپارید. مثلا وقتی می‌گویید دخترم همیشه نامنظم است، «همیشه» او را از تغییر و بهبود دلسرد می‌کند. منعطف باشید و حکم کلی ندهید.

۹. به جای «اما» از «و» استفاده کنید

«اما» واژه‌ای خاکستری است. چرا؟ چون گاهی این قابلیت را دارد که تمام ویژگی‌های مثبت را زیر سؤال ببرد و همه‌ی امیدهای شکل گرفته را متزلزل کند. اگر هزار صفحه در مورد ویژگی‌های مثبت یک فرد بنویسید ولی در انتها واژه‌ی دلهره‌آور «اما» را اضافه کنید، در واقع همه آن تعاریف و امیدها از بین می‌رود. برقراری ارتباط خوب با دیگران و محبوبیت میان آنها باعث شکل‌گیری اعتماد می‌شود و این انرژی مثبت اعتماد به نفس شما را بالا می‌برد. اگر می‌خواهید در مقابل دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید از به کار بردن کلمه‌ی «اما» بپرهیزید و به جای آن از «و» استفاده کنید. مثلا به همکار خود بگویید: «کار امروزت فوق‌العاده بود و فقط باید گزارشت رو ویرایش کنی» و یا به برادر خود بگویید: «دوچرخه سواریت عالیه و فقط باید بیشتر روی تعادلت کار کنی.» اما و اگر به‌کار نبرید و دیگران را دلسرد نکنید. در این دنیای پر رمز و راز، صحبت کردن و دلگرمی دادن ما به یکدیگر نگرانی‌ها و دل‌مشغولی‌هایمان را کمتر می‌کند.

برای افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران باید به درک درستی از خود و آنها برسید. همان‌طور که دیدید رشد همه‌ی ما به یکدیگر وابسته است. ما در صورتی در روابط فردی و اجتماعی خود موفق خواهیم بود که ضمن تلاش برای توسعه‌ی ویژگی‌های مثبت فردی، در پی رشد و موفقیت دیگران نیز باشیم. زندگی گروهی ما به اندازه‌ی زندگی فردی‌مان اهمیت دارد. انسان‌ها زنجیره‌ای به هم پیوسته هستند و رفتار هر یک از ما در نهایت بر تمام افراد این کره‌ی خاکی تأثیر می‌گذارد. افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران نیز مانند تمام ویژگی‌های خوب دیگر، دست‌یافتنی است و تنها به کمی تمرین و تلاش نیاز دارد. 🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

توانایی های کودک ده ماهه

پاسخ به نام خدا با سلام و احتراماونطور که من متوجه شدم شما در دو حیطه زبان و ارتباط و حیطه رشد مهارت های حرکتی بزرگ سوال فرمودین-بنابراین من سوالات خودم رو در این دو حیطه از شما میپرسم اگر در بیشتر سوالات ...

به خاطر اضطراب و افسردگی توانایی کار کردن ندارم

پاسخ دوست عزیز؛ ابتدا لازم هست تا ببینیم وجود چنین شرایطی از کجا نشات می گیرید؟ *آیا ممکن است که محل زندگی برای شما منطقه امن به حساب می آید و خارج از آن در تصور شما نیست؟ *آیا ممکن است وابستگی و نه دلبستگ...

توانایی دفاع از خود را ندارم

پاسخ سلام و وقت بخیر برای بالا رفتن اعتماد به نفس بهترین کار کشف نقاط قوت خودتون هست .بعد رفتار جراتمندانه رو باید در خودتون افزایش بدهید که بتونید حرف تون رو بزنید

توانایی کودک یازده ماهه چیست؟

پاسخ مادر گرامی سلام. بابای کردن و دس دسی کردن از فعالیت هایی است که فرزند شما نهایتا باید تا یک الی دو ماه دیگر انجام دهد. بیان چند کلمه کوتاه مثل ماما و بابا هم از رشد این مرحله است که به نظر میرسد فرزند...