2794

نگران تنهایی و مصرف قرص خواب پدرم هستم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 22 بازدید

سلام پدرم کارش جوریه که شب کاری داره واسه همین خوابش خیلی بهم خورده همش قرص خواب مثل دیازپام و... میخوره روزا همش خوابه، از طرفی تو خونمون بیشتر سر صداست و مادرم تلویزیون زیاد میکنه واسه فیلم دیدن بارها بهش گفتم کمش کنه بابام هم نمیتونه شبها که خونس راحت بخوابه واسه اینم هست قرص میخوره بعضی وقتا اینقدربابام گیجه که روز و شب قاطی میکنه مثلا ناهار میخواد بخوره چرت میزنه از خواب آلودگی، کلی مامانم و خودم و.. بهش گفتیم قرص نخور بحرف گوش نمیکنه چون معتادش شده، یکبار ۵ صبح پا شده بره شرکت با اینکه شیفتش نبوده😑 مامانم اخلاقش تنده که ذاتیه و عوض نمیشه به کوچکترین کار بابام گیر میده مثل چای خوردنش مثلا بابام بیشتر قند میخوره مامانم دعواش میکنه میدونم که میخواد کمکش کنه ولی با آرامش نمیتونه و باید دعواش کنه البته گاهی مادرم حق داره واقعا چون بابام در طول روز چندین بار یه چیزی رو میپرسه و یا تکرار میکنه مادرمم اعصاب نداره از این همه تکرارش یا بابام یه نظری میده یا ایده ای مامانم زود مخالفت میکنه میزنه تو ذوق بابام، الان بابام گوشه گیر شده یجورایی میگه تنهام یا زبونم لال نباشم بهتره😔

خواهرم میگه خیلی نگران بابام شوهرم میگه شما اصلا به باباتون توجه نمیکنین ولی اینجوریام‌ نیست بارها خواستیم ببریمش بیرون حالش عوض شه ولی اصلا نمیاد حوصله نداره اصلا پایه نیست نمیدونم چیکار کنم تا تغییر کنه شغلشم یجوریه که همیشه تنهاست یا شب کاری داره، میگم ببریمش مشاوره ولی اگه نیاد چی، به قرصهای خواب آور معتاد شده قبلا واسش گل گاوزبون گرفتم یکسره از اونا میخورد خیلی زیاد که مامان دعواش کرد کلی که گل گاوزبون رو گذاشت کنار باز قرص زیاد کرد 😥. فشار زندگی و مالی هم روش تاثیر گذاشته😥 ولی چه کمکی از ما برمیاد، من و همسرم توی عقدیم از خونه بابام اومدیم یه خونه گرفتیم تو عقد که فشار روش نیاد واسه هزینه و مصرفی یا آرامش و استراحش ولی انگار تاثیر نداشته زیاد، همسرم خانوادش یه شهر دیگن واسه این یه مدت با ما بوده، فکر میکنم حواس پرتی داره میگیره بابام یا فراموشی قرصم ول نمیکنه چون بد خوابی داره در کنارش اخلاقهای مامان و بابام سازش نداره بیرونم نمیاد که ببریمش


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز ✋�

ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد

ميدانم كه شرايط سخت و ناراحت كننده ای داريد و آرامش در خانواده شما كم رنگ شده .در مورد قرص هایی که پدرتان مصرف ميكنند :قرص های خواب آور و آرامبخش عوارض زيادی دارند و مصرف خودسرانه آنها ميتواند عواقب جبران ناپذيری داشته باشند .در اين زمينه حتما با يک پزشک مشورت كنيد .

اما در مورد روابط پدر و مادرتان :

با پدر و مادرتان صميمی شويد ،بخصوص پدرتان ،دلجويی كنيد تا احساس تنهايی نكند .پدر و مادرتان به لحاط عاطفی بعد از گذشت اين مدت نتوانستند يک كانال مشترک برای برقراری ارتباط بين خودشون ايجاد كنند .سعی كنيد با پدر دوست شويد و بهش نزديک بشيد و روابط عاطفی با ايشون برقرار كنيد .وقتی بين آنها دعوا ميشود طرف هيچ كدوم را نگيريد ،چون اوضاع اينطوری بدتر ميشود .اگر موقعيت را ترک كنيد هم به نفع خودتان هست و هم آنها .چون اينجور دعواها با حضور ديگران حتی فرزندان كشدارتر و حادتر ميشه .يا ميتوانيد با عادی جلوه دادن  ،هم بی توجهی خودتان و هم بی مورد بودن دعوا ،اصلا نه خودتان را طرفدار نشون بدهيد و نه بيطرف .سعی كنيد هركدوم را به چشم همديگه خوب جلوه بدهيد ،از هر كدوم تعريف كنيد اما نه جلوی خودشون .بايد سعی كنيد حس خوب بودن و خوب ديدن و خوب جلوه دادن را در پدر و مادرت زنده كنيد .

پيشنهادم اينكه كه مادرتان را به كلاسهای مهارت زندگی يا مشاوره ببريد .اگر قبول نكردند خودتان نزد مشاوره برويد و برای تقويت روحيه و آموزش مهارتهای مناسب به اين شرايط كمک بگيريد .سعی كنيد بعد از آموختن  آنها را به مادرتان بياموزيد .البته به طور كاملا غير مستقيم .بفهمانيد كه هم شما و هم پدرتان نياز به آرامش داريد و مادرتان ميتوانند اين آرامش را به خانواده بياورند .با مادرتان صميمی شويد و دلجويب كنيد .

           

              شاد و موفق باشيد 🙏🏻🌷

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha