2794

با والدینم رابطه خوبی ندارم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 123 بازدید

سلام . دختری ۲۴ ساله هستم دانشجوی سال سوم پزشکی پدرم استاد دانشگاه و مادرم دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی . متاسفانه من از کودکی بسیار با والدینم مشکل داشتم . گاهی ساعت ها به خاطر رفتارهایی که با من داشتند گریه میکردم . هیچ وقت نتوانستم پدرم را دوست داشته باشم و احساسم به مادرم بیشتر از اینکه دوست داشتن باشد وابستگی بود که با رسیدن به سن نوجوانی خیلی کمتر شد الان احساس میکنم نمیخواهم با آنها زندگی کنم اما چون استقلال مالی ندارم نمیتوانم برای خودم خانه ی مستقل بگیرم . با آنها خیلی اذیت میشوم . البته اوقات خوش هم با هم داریم اما وقتی دلخوری پیش می آید همه ی کارهایی که از کودکی تا به امروز با من کرده اند از دیدگانم میگذرد و حالم خیلی بد میشود . یک برادر ۱۲ ساله هم دارم . در خانواده میتوانم بگویم فقط او را دوست دارم . البته احتمالا تا چند ماه دیگر ازدواج میکنم اما با توجه به وضعیت مالی نامزدم احتمالا طول میکشد تا بتواند منزل مستقل برایمان فراهم کند تا بتوانیم زندگی را شروع کنیم . نامزدم و خانواده اش بسیار و بسیار آدم های خوب و مهربان و با شعوری هستند . نمیدانم باید چکار کنم . سابقه ی خودکشی در نوجوانی و افسردگی شدید دارم که در آن سهم پدر و مادرم را خیلی پر رنگ میبینم . به مدت شش ماه زیر نظر روانپزشک دارو مصرف کردم و به تازگی داروهایم را کنار گذاشته ام . نسبت به قبل احساس بهتری دارم . فکر میکنم قوی تر شده ام اما دیگر نمیخواهم با پدر و مادرم حرف بزنم . شاید بعد از ازدواج رابطه ام را با آنها کاملا قطع کنم . وابستگی مالی به پدرم مرا آزار میدهد . بارها به مادرم گفته ام که وقتی استقلال مالی پیدا کردم تمام هزینه هایی را که برایم کرده اند به آنها بر میگردانم . از طرف دیگر به خاطر آموزه های مذهبی و دینی نسبت به آنها عذاب وجدان دارم .

اطلاعات تکمیلی

سن 24 جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور کودک و بین فردی

سلام دوست عزیز.

بسیار عالی است که شما با درمان دارویی توانسته اید افسردگی خود را کمتر کنید اما اینکه دلیلی برای تمام این دلخوری ها دارید که هنوز برایتان حل نشده احتمال عود آن را افزایش میدهد و حتی ممکن است با وجود جدایی از والدین نیز این مساله به شکل های مختلف شما را آزار دهد. از طرفی با توجه به مزمن بودن این مساله پیشنهاد میکنم مراجعه حضوری به یک روان شناس داشته باشید تا بتوانید این احساسات افکار را درون خود مدیریت نمایید و زندگی آرام تری را با همسرتان آغاز نمایید. 

شاد و موفق باشید. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سختگیری پدر بعد از جدایی والدینم

پاسخ سلام دوست عزیز بهار مبارک گاهی اتفاقات و شرایط پیش می اید که ما نمیتوانیم آن را کنترل کنیم مانند رفتار پدرتان اما شما توانایی این را دارید خود را مصون نگه دارید و برای سلامت روان خود کاری کنید؛ برای ح...

قهر شوهرم از والدینم به دلیل پول

پاسخ سلام. وقتتون به خیر شما 3 سال هست ازدواج کردین. چند ماه بعد از ازدواج‌تون به خاطر مساله‌ای که بهش اشاره نکردید، دعوا و قهر کردید. همسرتون از والدین شما سهم‌الارث میخوان تا رفتار خوبی داشته باشن و الا...

از رفتار والدینم خسته شدم و تنفر از من دارند

پاسخ سلام دوست عزیز شكايت ها و گلايه هاي شما به جا و درست هستند ، بهترين كار اينه كه خانوادتون رو راضي بكنيد كه در دوره هاي فرزند پروري شركن كنند و اطلاعاتشون رو در اين زمينه گسترش بدهند. موفق باشید.