بدرفتاری مادرم با همسرم

سلام . مادر من رفتار محبت آمیزی با همسرم نداره. از من توقع داره که چند روز بدون همسرم برم خونشون و اونم تنها بمونه. سر این موضوع خیلی باهم دعوا و بحث میکنه چون من بهش میگم من دیگه تشکیل خانواده دادم نمیشه همسرمو تنها بزارم و بیام. ولی در جواب شده منو نفرین کنه که تو چه بچه بی عاطفه ای هستی و چسبیدی به شوهرت. من میدونم توی ذهنش منو با چندتا از دخترهای فامیل مقایسه میکنه که تنها بدون همسرشون همش خونه مادرشونن، منم میگم زندگی هر کس فرق داره. این سری اونقدر بد و بیراه شنیدم وقتی رفتم سر بزنم که فشارم رفت بالا حالم بد شد ولی دریغ از اینکه نگران حالم بشه اینقدر باهام بحث نکنه. منم همش نگران اینم حرفشونو گوش ندم و برگردم خونم دلش بشکنه و نفرین کنه. از یه طرفم همسرم گناه داره. اصلا مامانم زبان محبت بلد نیست همش با حالت پرخاشگری با همسرم حرف میزنه محبت بهش میکنه زبان تشکر نداره، از سوپر مارکت سر کوچه بیشتر تشکر میکنه. من کاملا میفهمم مشکل از رفتار مادرمه حتما میخواد رو نده و بکوبه شوهرمو ولی نمیتونم هی بگم. اگه من همچین رفتارهایی میدیدم از کسی دیگه نمیخواستم ببینمش! ولی اصلا گردن نمیگیره و اگه بگم مادر جان اینجوری نکن میگه چیه طرف شوهر عطیقه تو میگیری و یه سری دعوام با من راه میندازه. هی از دامادهای مردم تعریف میکنه منو از زندگیم سرد میکنه بدون اینکه بدونه هر کسی در کنار خوبی یه بدی هم داره!! ولی فقط بدی همسرمو میبینه مسخرش میکنه. نه میشه قطع ارتباط کرد نه کم کرد چون اگه کم کنم مادرم میره پشت سرمون حرف میزنه اصلا دامادشو راحت خراب میکنه و دفعه بعد برم پیششون دعواهاش شدت بیشتری میگیره و قهر میکنه. تورو خدا کمکم کنید رفتم دکتر گفت فشار عصبی به بدنت اومده داشت بهم قرص اعصاب میداد 😓 ببخشید طولانی شد.