با عرض سلام و خسته نباشید خواهش میکنم جواب سوالمو بگین بخدا نمیدونم چه کار کنم من یه خواهر 18ساله دا

با عرض سلام و خسته نباشید خواهش میکنم جواب سوالمو بگین بخدا نمیدونم چه کار کنم من یه خواهر 18ساله دارم که متأسفانه خیلی پنهان کار و دروغ گو هستش با اینکه خانواده مون به شدت مذهبی هستن ولی ایشون اصلا شان خانواده مون رو نگه نمیداره و دو سه سالی هست که با جنس مخالف حرف میزنه متاسفانه انقدر پدر و مادرم مشکلات دارند که من نمیتونم چیزی از این قضیه به اونا بگم چون پدرم فوق العاده عصبانی هست و مادرم هم سابقه افسردگی شدید دارن پدرم هم ازدواج دوم داشتن و حاصل ازدواجشون یه پسر بچه بود که وقتی این راز برملا شد خیلی جو خانواده متشنج شد من 4سال از خواهرم بزرگتر هستم در واقع فرزند ارشد خانواده هستم ولی اصلا نمتونم بهش بگم که اینکارها رو انجام نده چون همین که میگم فحاشی و بد دهنی میکنه قلبمو شکسته ولی با این حال خیلی دلم براش میسوزه میترسم آیندش تباه بشه مخصوصا که امسال شهر دور دانشگاه قبول شده و میره یعنی اون زمانی که جلو چشممون بود از اینکارها داشت حالا که راه دور رفته هر وقت هم که میخوام باهاش حرف بزنم حاشا میکنه و فحاشی و به من بدترین تهمت ها رو میزنه الان سه سالی هس که رفته گوشی و خط پنهانی خریده دور از چشم پدرم و میترسم وقتی این راز فاش بشه خیلی خیلی براش گروون تموم بشه چون پدرم فوق العاده عصبانی و پرخاشگر هستند حتی چند بار به خاطر این کارهاش از پدرم کتک خورده ولی نمدونم چرا توبه نمیکنه مادرم هم چون میترسه پدرم بلایی سرش نیاره از ترسش چیزی نمیگه البته نمیتونه چیزی هم بگه چون خواهرم حتی به مادرم هم رحم نمیکنه و هم من و هم مادرم رو کتک میزنه و اونقدر با صدای بلند فحاشی میکنه و حرفای بد میزنه که چند بار همسایه هامون صداشون دراومد و خیلی خجالت کشیدیم خیلی بی حیا و پرخاشگر هست طوری که تو روی همه فامیل و حتی پدر بزرگ و مادربزرگ هامون واستاده از طرفی هم خیلی ریا کار هستش مثلا عروسی یا مجالس شاد نمیره در حالی که خودش تو خونه همیشه موسیقی های غیر مجاز گوش میده از بچگیش تا حالا همش دنبال جلب توجه بوده جدیدا به طور اتفاقی فهمیدم با یکی از اون پسر ها قرار گذاشته و براش عکس خودشو فرستاده در حالی که خانواده ما به شدت مذهبی هستن ولی اون اصلا رعایت نمیکنه پدر و مادرم از این قضیه خبر ندارن از طرفی ی میترسم آینده ش تباه بشه از طرفی هم نمیتونم چیزی به پدر و مادرم بگم چون پدرم دیگه نمیذاره بره دانشگاه و اون ما رو مقصر میدونه چن بار هم از طلا های مادرم برداشته فروخته که ما خودمون فهمیدیم ولی بازم حاشا میکنه از لحاظ پولی هم همیشه حواسمون بهش هست ولی بازم دلیل این همه پنهان کاری رو نمدونم چیه خیلی اذیت میشم وقتی میبینم بهترین موقعیت ها رو داره ولی با اینکارهاش همه رو داره از دست میده بی نهایت عصبانیه طوری که اگه عصبانی بشه متوجه نمیشه چیکار میکنه حالت غیر طبیعی عصبی میشه تو رو خدا کمکم کنید میترسم هم آبروی خودش رو ببره و هم زندگی ش تباه بشه