باسلام
دوست عزيز شما بايد روی خودتون و مهارتها تون تمركز كنيد . لطفا ليستی از نقاط قوت و ضعفهای خودتون تهيه كنيد سعی كنيد ليست نقاط قوتتون رو يک جايی جلوی چشم بزاريد و مدام اونها رو تقويت كنيد و در مورد نقاط ضعفتون سعی كنيد ببينيد نقاط ضعفتون ريشه در چه مواردی داره و سعی در برطرف كردن اونها بكنيد. و ديگه اينكه ليستی از مواردی كه كاری رو با موفقيت به پايان رسونديد تهيه كنيد و هر وقت نااميد شديد و خواستيد كاری رو نيمه كاره رها كنيد مروری بر روی اين ليست داشته باشيد .
در مورد همسرتون فكر كنيد و ببينيد چه چيزی در ايشون شما رو مضطرب ميكنه يا اينكه اصلا اين اضطراب مربوط به ايشونه يا شما . گاهاً بعضی از خانمها چون در خانه پدری و به واسطه رفتار پدر يا مادر دچار اضطراب شدند اون اضطراب رو بدون دليل به زندگی خودشون منتقل ميكنند چون ناخودآگاه ميخواند طبق همون الگوی ارتباطی قبلی زندگی كنند و بعد از مدتی متوجه ميشند كه ناخواسته از همسرشون يک پدر و يا مادر ديگه ساختند بنابراين بايد سعی كنيد بفهميد كه اضطراب شما دليل واقعی داره يا نه و اگر دليل معقولی نداره با رد كردن دلايل غير منظقی خودتون رو آروم كنيد مثلا هربار كه اضطراب به سراغتون اومد در ذهن خودتون چک كنيد ببينيد شواهد تاييد كننده ای برای اين اضطراب وجود داره يا به عبارت ديگه آيا اين اضطراب دليل متناسب با اين حس داره؟ بعد اگر دليل وجود نداشت شروع كنيد به پيدا كردن شواهد رد كننده و ثابت كردن اين مساله به خودتون كه دليل واقعی و حقيقی برای اضطراب وجود نداره و باور اين مساله كه همسر شما هم مثل بقيه انسانها از مجموعه ای از حسها مثل غم خشم ترس شادی خوشحالی تشكيل شده و هيچ ايرادی نداره اگر گاهاً عصبانی بشه و اين اتفاق بسيار طبيعی هست و نبايد دليلی برای اضطراب شما باشه .
سلام مجدد الان که راهکار شما رو انجام دادم فهمیدم ایراد از منه و خیلی باید روی خودم کار کنم اعتماد به نفسم صفره. البته فقط توو پیشرفت کردن اینجوریم تو رابطه برقرار کردن با افراد عالیم و همش خودخوری میکنم که چرا آخرش اطرافیانمو مقصر جلوه میدم😑