سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،
اگر رابطه کلی خوبی با همسرتان داريد و از زندگی تان با او راضی هستيد (که ظاهراً اينطور است) روی اين موضوع، سرمايه گذاری بيشتری بکنيد. اجازه ندهيد که مشکلات تان با خانواده خودتان به زندگی مشترک تان راه پيدا کند.
گاهی وقت ها مشکلات ارتباطی ما با افراد نزديک خانواده مان بسيار به سختی حل و فصل می شوند و يا شايد هم هيچوقت برطرف نشوند. چرا که اين مشکلات ريشه در دوران کودکی ما دارند و روان درمانی های نسبتاً طولانی و مستمری را می طلبند.
اجازه ندهيد که مشکل شما با خواهر يا پدر و مادرتان تمام ذهن و زندگی شما را پر کند. آنها همه زندگی شما نيستند! شما همسر، فرزند و خیلی چيزهای ديگر برای لذت بردن و خوش بودن داريد که بايد آنها را بيشتر در نظر آوريد. به زندگی شخصی خودتان اهميت بيشتری بدهيد.
وقتی از صبح تا شب کارتان اين باشد که با تلفن و پيغام و پسغام بخواهيد بفهميد که چه کسی پشت سر شما چه گفته يا چرا فلانی در فلان روز با شما چنان رفتاری داشته، عملاً تمام مسيرهای ديگر زندگی تان را به روی خوشبختی و لحظات شاد می بنديد.
با خواهرتان رقابت و چشم و همچشمی نکيد. فکر کنيد خودتان هستيد و خودتان! البته منظور بنده کینه به دل گرفتن و قطع رابطه با خانواده نيست. اگر هر يک از آنها کمکی از شما بخواهند، خیلی خوب است که به ايشان کمک کنيد (با در نظر داشتن امکانات خودتان و نه به هر قيمتی) اما بدانيد که گاهی در زندگی نمی شود همه چيز را با هم به دست آورد.
شايد پدر و مادر و خواهر شما قسم خورده باشند که تا ابد همسر شما را تحويل نگيرند. حال، می خواهيد چکار کنيد؟ آيا بايد به واسطه مشکل آنها، از همسرتان جدا شويد؟!
در بسياری مواقع، سنگينی مشکلات به واسطه «وزنی» است که خودتان به آنها می دهيد.
توصيه می کنم در جهت خودشناسی بيشتر و تقويت اعتماد به نفس خودتان مشاوره بگيريد. روی زندگی خودتان تمرکز کنيد. به دنبال برطرف سازی نقاط ضعف خودتان باشيد. چرا از تنهايی می ترسيد؟! شما که شخص بزرگسالی هستيد و خودتان فرزند داريد ...
ما به خاطر همين ضعف ها و مشکلات شخصی مان است که هزار جور تحقير و سختی را تحمل می کنيم تا مبادا با مشکلی که مثل يک کوه آن را در ذهن مان بزرگ کرده ايم، روبرو شويم! تقصير هيچکس هم نيست! اگر هم بخواهيم تا ابد بنشينيم و از بدبختی های دوران کودکی مان حرف بزنيم و برای خودمان دل بسوزانيم، چيزی عايدمان نمی شود. فقط عمرمان را تباه کرده ايم.
شروع کنيد.
موفق باشيد.
سلام، گلم وقتی کوتاه اومدی در مقابل خانواده ات اونها هم فکر کردن کارشون درسته و به کارشون ادامه دادن، و چون دیدن واکنشی از شما ندیدن هر کاری خواستن انجام دادن، شما دو نفری باید جلوی خانواده ات وایسی، مثلا وقتی بهت میگن برو توو اتاق بگو همسرم فقط میتونه بگه برو، و همسرت حمایت کنه، محل نمیزارن، مخصوصا با صدای بلند خودت و همسرت صحبت کنید، با هر کی مثل خودش رفتار کنید، من اینکار رو کردم الان دیگه جرات ندارن چیزی بگن، اول منم جواب نمیدادم اما چند بار جواب دادم و همسرم هم حمایت کرد دیگه الان میدونن کاری کنن جواب میدیم من و همسرم دیگه احترام میزارن