سلام کاربر گرامی
اینکه همسر شما به گفته شما، خیانت کرده اند و بعد از ترس آبروریزی تغییر رفتار داده اند و متعاقبا بعد از یک دوره سکوت، رفتارشان ناسازگارانه میشود و دوباره برای جبران آن تلاش میکند به نظر راه کار مناسبی نمی آید و بهتر بگویم رابطه شما با همسرتون ترس محور شده است که این میتواند یکی از دلایل بی ثباتی در رفتار همسرتان باشد.
برای رفع این مشکل بهتر است ابتدا ارتباطتان با همسرتان را عمیقا و صادقانه مورد ارزیابی قرار دهید، اینکه چقدر نقش زنانه و همراه را ایفا میکنید. چقدر با هم احساس راحتی میکنید. چقدر با هم گفتگوی دوستانه دارید. چقدر در امور زندگی با هم همفکری دارید. در هنگام اختلاف نظر چگونه رفتار میکنید. چقدر از سرزنش و نصیحت استفاده میکنید. ارتباط عاطفی و هم آغوشیتان از چه کیفیتی برخوردار هست. اینها سوالاتی است که منجر به تعمق و پذیرش مسئولیت در ساختن یک ارتباط میشود.
البته هیچ کدام کار خیانت را توجیه نمیکند و من متوجه هستم که چقدر احساس سرخوردگی و ناراحتی را تجربه کردید ولی واقعیت این است که با توجه به فضای جامعه کنونی نیاز هست که ما زنان آگاهانه تر و هوشیارانه تر از حریم زندگیمون محافظت کنیم و به مهارتهای زندگی مجهز باشیم تا بتوانیم در چنین شرایطی بهترین واکنش را داشته باشیم.
اینکه شما راضی به سکوت میشوید تنها به دلیل آبروریزی است؟ یعنی به دیگران و نظر دیگران بیشتر از وجود خودتان اهمیت میدهید؟
اینکه اشاره کردید ایشون بر شما مسلط هستند، به نظر میرسد که شما هم با ملاحضاتی که کردید به گونه ای بر ایشون مسلط هستید و این تبدیل شده به یک بازی دو طرفه که رنج و اضطراب را برای هر دوی شما به دنبال دارد.
پس اولین قدم تعمق در ارتباط و بعد احساس خودارزشمندی بیشتر از جانب شما و بعد ایجاد فضای مناسب و دوستانه برای داشتن گفتگوی سالم در این خصوص با همسرتان هست.
موفق و پایدار باشید🌹
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید