سلام دوست خوبم
هر کسی با توجه به شرایط بدنی و روحی که داره و نوع تربیت خانوادگی که داره به یک ساعت خواب متفاوت نیاز داره
مثلا ممکنه کسی با 6 ساعت خوابیدن سرحال باشه دیگری با 10 ساعت هم احساس کمبود کنه
شما باید با توجه به نیاز خواب ایشون برنامه ریزی کنید تا شب در یک ساعت مشخص بخوابن
ضمناینکه شما فرمودین ایشون بیشتر از اینکه با خواب مشکل داره با بیداری مشکل داره ،لذا شما رفتارتون رو در زمان بیدار
کردنش تغییر بدین
مثلا شب بهش بگید من صبح نمیتونم بیدارت کنم خودت ساعت کوک کن
یا فقط یک بار صدا بزنید و مثلا بگید ساعت 8هست و من دیگه بیدارت نمیکنم و مهم تر از همه اینکه سر حرف خودتون بمانید و
دیگه صداش نکنید
به خاطر اینکه خیال ایشون راحت هست که شما حواستون به ساعت هست ایشون زحمتی به خودش نمیده ،ایشون به این مدل بیدار
شدن عادت کردن ،شما با کمی تلاش میتونین کاری کنین تا ایشون به یک بار صدا زند شما عادت کنن
میتونید در مورد بهداشت خواب مطالعه کنید ،مثلا اینکه چند ساعت قبل از خواب چای یا قهوه مصرف نکنن ،شام سبک باشه و....
امیدوارم بتونید با ارامش مساله رو حل کنید
موفق باشید
سلام مرسی .کاش میشد بیخیال بود کاش میشد جون قسط و بدهکاری رو نزد ولی نمیشه با این زندگی انگار زندگی من از خوابیدن شوهرم بدتره کاش میشد مرد و دیگه بیدار نشد کاش این همه راه ازخانواده م دورنبودم کاش مجبور نبودیم هر روز مثل سگ و گربه به جون هم نپریم من بدون هیچ مراسمی بدون هیچ خریدی بدون هیچ آینه شمعدونی بدون هیچ حلقه ای از خونه پدرشوهرمو شرایط بدش فرار کردم همه چیز رو گذشت کردم تا زندگیمون خوب بشه ولی انگار بدتر شده مایی که روزی جونمون براهم در میرفت الان حرف از طلاق میزنیم چون من نمیتونم توی عصبانیت شوهرم لال بشم چون شوهرم فحش رو میکشه چون وسایل میشکنه چون اعصاب نداره چون تو زندگی تنهام گذاشته اون روزی که بهم گفت بمیر مهم نیست مگه من کشتمت اون روزی که فحش ناموسی بهم داد اون روزی که میخواست منو از خونه باباش پرت کنه بیرون انگار مردم . الانم دقیق مثل خودش دیگه هیچی برام مهم نیست خیلی اذیت شدم من غریبم توی مشهد رحم نشد به غریب بودنم دلم شکست الان شدم بده الان محبتهام شده فیلم ازنظرشوهرم من به امیدش اومدم مشهد ولی بخاطر بی انگیزگیش منم بی انگیزه کرد از نظرش زحمت و دوست داشتن فقط کار کردنشه ولی کاش میدونست من خودشو میخوام محبتشو میخوام توجهشو میخوام که ازم گرفته