با سلام
سوال شما را همکاران به بنده ارجاع دادند و از آنجایی که هیچ چیز در این جهان اتفاقی نیست باید بگم که من هم فردی بودم که تغییر رشته داده ام. من ریاضی محض می خواندم و به سمت روانشناسی گرایش پیدا کردم در ابتدا با افرادی مثل خودم صحبت می کردم که خیلی ها همین احساس تناقض را تجربه کرده بودند. حتی استادی دارم که از رشته پزشکی به روانشناسی تغییر رشته دادند.
فشار خانواده برای تغییر از رشته پزشکی به سمت روانشناسی حتما خیلی بیشتر از فشاری هست که شما تجربه میکنید.
شما باید به چند نکته توجه کنید:
1-با توجه به سن شما داشتن احساس های متناقض برای تصمیم گیری و اقدام برای انتخاب رشته و شغل کاملا طبیعی است.
2-یک فرد در سن 30 سالگی دکتری می گیرد ولی در سن 32 سالگی بر اساس یک سانحه فوت میکند. یک نفر در سن 40 سالگی تازه در مقطع کارشناسی ارشد قبول می شود و تا 80 سالگی زندگی میکند. یکی 20 سالگی ازدواج میکند ولی هیچ وقت نمی تواند بچه دار شودولی فردی در 30 سالگی ازدواج می کند اما در 32 سالگی بچه دار می شود و ... در نتیجه
هیچ کس از دیگری جلوتر نیست همه ما در مسیری که باید هستیم و تجربه هایی خواهیم داشت که ما رو به نقطه ای که اکنون هستیم می رساند.
3- به انتخابی که کردید پایبند باشید و در این مسیر حرکت کنید، سر خود را بالا بگیرید و با صدای بلند اعلام کنید که چه رشته ای مطالعه می کنید. مسئولیت زندگی شما با خود شماست و این شما هستید که باید زندگی کنید . اگر روانشناسی را ادامه بدهید به درجات بالا هم برسید هنگام مراجع دیدن احساس خوبی نداشته باشید و از زندگی لذت نبرید هیچ کس ( نه مادر نه پدر و نه هیچ کس دیگه) در آن لحظه نیست که به شما کمک کند .
4- در رشته روانشناسی در مقطع لیسانس به سختی وارد بازار کار خواهید شد و حداقل بایستی تا کارشناسی ارشد ادامه بدهید اما علوم ورزشی متفاوت است.
5-هیچ رشته ای بر دیگری برتری ندارد این ما هستیم که به رشته ای که می خوانیم با علاقه ای که داریم و با پشتکار و مطالعه فراوان معنی و شخصیت می دهیم. شما می توانید با مطالعه و تلاش در این رشته بسیار موفق شوید.
6- نکته آخر این که برای داشتن اعتماد بنفس نیاز به تایید بیرونی را در خود از بین ببرید موتور انگیزه شما باید از درون شروع به کار کند هر جایی نقاط قوت و ضعف خود را دارد یک جا دانشگاه محیط خوبی ندارد یک جا دانشجو های ضعیف ترری دارد و یک دانشگاه دیگر مساله مربوط به خود اما اینها چقدر مهم اند؟ مهم شما هستید مهم زندگی شماست . مهم مسیولیتی است که دربرابر تمام زندگی خود قبول میکنید.
منبع انگیزه را درونی کنید جایی درون خودتان به دنبال آن بگردید.
به بیرون از خود کاری نداشته باشید.
موفق و پیرو باشید.
من هم تغییر رشته دادم و خیلی راضی ام با اینکه همه سرزنشم میکردن. از پاسخ خوبی که داده شده خیلی لذت بردم