سلام دوست خوبم
سیاست در زندگی زناشویی به معنای این است که شما با اخلاق و رفتار همسرتون اشنایی پیدا کنید و طوری رفتار کنید که ایشون ناراحت و عصبانی نشود
برخوردتون به صورت عاقلانه باشه ،اینکه فرمودین گریه هاتون عادی شده رو دقیقا متوجه نمیشم اما به طور کلی مردها از گریه کردن
خانم ها رنج میبرن و طبق تحقیقاتی که انجام شده مشخص شده گریه خانم ها تمایل جنسی همسرانشون رو کاهش میده
مردها از خانم های شاداب خوششون میاد و معمولا غر غرکردن و بهانه گرفتن علاقه ایشون رو به شما کم میکنه
اگر مساله و مشکلی براتون پیش میاد با ایشون صحبت کنید تا مشکل حل بشه
پاسخ وقت بخیر دوست عزیز همسرتان درخواستش را با شما در میان گذاشته و از شما می خواهد که آرامتر و ملایم تر برخورد کنید پس جواب سوالتان را همسرتان داده است همین امر برای برقراری ارتباط با همسرتان کافی ست. رفت...
پاسخ سلام دوست عزیز اگر فکر میکنید میتوانید به ایشان که زندگی سختی دارند کمک کنید تا کمی ارامش داشته باشند میتوانید رابطه دوستانه ای برقرار کنید که گاهی باهم خرید بروید و یا به منزل همدیگر رفت و آمد کنید و...
پاسخ کاربر گرامی سلام. لطفا سوال خود را واضح و با جزئیات و اطلاعات بیشتری مطرح کنید تا کارشناسان بتوانند شما را راهنمایی کامل تری کنند . با تشکر
پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد دوست عزيز با توجه به صحبتها شما دخالت های مادر همسرتان در اوايل ازدواج وجود داشته ،واكنون چند سال از ازدواج شما گذشته ،و او همچنان رفتارش ادامه دار ...
دوست خوبم مجددا سلام
بهتون پیشنهاد میکنم واقعیت رو قبول کنید
شما الان خانم متاهلی هستین و همسر شما ایشون هست
اون آقا اگر شرایطی برای ازدواج داشت خوب مسلما قدم پیش میزاشت و با شما ازدواج میکرد
تحت هر شرایطی این اتفاق نیفتاده و شما الان با فکر کردن به اون دوران فقط خوشبختی الان رو از دست میدی
هر وسیله و یادگاری از اون دوران دارین از خودتون دور کنین و سعی کنید چیزی در اطرافتان نباشه که یادآوری خاطرات اون دوران رو برای شما پیش بیاره
خودتون رو سرگرم زندگی کنین، با خودتون تصمیم بگیرین که به گذشته فکر نکنید
پیشنهاد میکنم حتما به روانشناس مراجعه کنید
مرسی که راهنماییم میکنید. من قبل از آشنایی با شوهرم با یه آقا پسر دوست بودم که خیلی زیاد بهم توجه میکرد و دوستم داشت ولی بخاطر اسرار خانواده با همسرم ازدواج کردم. و اون پسر تا مدت ها بیمار شده بود و میشنیدم که حتی بیماری قلبی گرفته بخاطر اینکه ازش جداشدم. من خیلی عذاب وجدان دارم و همیشه بهش فکر میکنم و اونو با شوهرم مقایسه میکنم و بعضی اوقات میگم کاش با اون ازدواج کرده بودم.....میدونم این فکر یه نوع خیانت تلقی میشه ولی دسته خودم نیست همش تو ذهنم میاد ...یاد گریه هاش و التماس هاش که میگفت بمون و نرو....یاد محبت ها و توجه هاش...نمیدونم چیکار کن.....به خدا از لحاظ روحی داغونم و گوشه گیر شدم. شوهرم میگه منو دوست داره ولی من فقط همش اونو با اون آقا پسر مقایسه میکنم و به گذشته و خاطرات فکر میکنم و این فکرها عذابم میده
دوست عزیز
هر انسانی یک سری خصوصیات متفاوت داره، خیلی از این خصوصیات شاید مورد پسند ما نباشه، ولی حتما اینطوری نیست که کاملا اشتباه باشه
همسر شما صد در صد به شما علاقه داره، فقط نوع ابرازش متفاوت با اون چیزی هست که شما از ابراز علاقه تو نظرت هست
میتونی به مرور ایشون رو تغییر بدی که اون جوری که تو نظرت هست علاقه رو به شما نشان بده
اما این زمانی که شما از ازدواجت میگذره زمان بسیار کمی هست.
خیلی از آقایون به دلیل تعصبی که دارن یا به خاطر اینکه مثلا مورد تمسخر دیگران قرار نگیرن و بهشون نگن زن ذلیل معمولا تو جمع ها توجهی به همسرشون نشون نمیدن که البته که کار نادرستی هست.
در مورد گریه کردن و احساساتی بودن هم باید تمام تلاشتو انجام بدی تا بتونی خودت رو کنترل کنی و تا جایی که واکنش مناسبی از خودت نشون بدی
این موضوع رو در نظر داشته باش که ایشون همسرت هست و نزدیک ترین شخص زندگی شما، آرام و بدون تنش با هم صحبت کنید دلیلی نداره سر هر موضوعی دعوا و بحث پیش بیاد. هر زمان اتفاقی میفته تمام سعی خودت رو بکن تا اوضاع رو آروم کنی
سلام ممنون که به سوالم پاسخ دادید. من با کوچک ترین چیزی که شوهرم بهم میگه گریه میکنم در واقع نمیتونم ازخودم دفاع کنم موقع دعوا و اختلافاتمون. شوهرم هم محلم نمیزاره و میگه آبغوره بگیر. من خیلی احساساتی هستم ولی شوهرم نه. من دوست دارم شوهرم هر روز بهم ابراز علاقه کنه ولی اینجور نیست دوست دارم تو جمع نشون بده که دوستم داره ولی اون اصلا تو جمع منو تحویل نمیگیره و ساکته