2794

نداشتن اعتماد به نفس به خاطر تربیت نادرست در گذشته

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 135 بازدید

با سلام خدمت شما وخسته نباشيد

من ٣٢سال سن دارم و تحصيلات ليسانس راديولوژي

متاهل هستم و يک پسر يك ساله دارم ،مشكلی كه همه زندگی و ارتباطاتم رو تحت تاثير قرار ميده،اعتماد بنفس كم من هست و حس ارزش كمتر از ديگران، هميشه خودم رو فدای خواسته های ديگران ميكنم و هميشه خودم رو به سختی ميندازم تا كسی بهش سخت نگذره، اين احساساتم به خاطر تربيت غلط خانواده ام بوده و هست كه هيچوقت بهم ارزش ندادن مخصوصا پدرم كه مثل برده و يک شی كه صاحبشه باهامون رفتار كرده و سخت گيری های بيش از اندازشون و محدوديت و استرس زيادی كه توی دوران بچگی كشيدم طوري كه از وقتی كه يادم مياد تا سنين دبيرستان وسواسی داشتم كه حتما بايد وقتی تو خونه راه ميرم پام به همه گلهای فرش بخوره وگرنه اتفاق بدی ميافته، اين برام خيلی عذاب آور بود ، پدرم وادارم كرد كه سال سوم دبستان جهشی بخونم بچه بودم و بازيگوش دوست داشتم مثل همسالهای خودم تابستون رو بازی كنم بالاخره به هر زحمتی تابستون درس خوندم و سال بعدشم رفتم چهارم ولی مشكلاتم از اون موقع شروع شد به خاطر هيكل ظريف و كوچولوم همكلاسيام باهام مثل بچه برخورد ميكردن، افت تحصيلی پيدا كردم و منی كه به چشم معلمها نابغه بودم تبديل شدم به تنبل كلاس كه فقط تو سری ميخورد و نمره هاش رو قايم ميكرد، تا كه مادر ميومد مدرسه و ليست نمره ميگرفت و ميرفت خونه، و بابا وقتی ظهر از سركار برميگشت با خطكش چوبی بزرگش كه هميشه تو كمد بود و مخصوص همين كار بود به جونم ميفتاد جالب اينكه با اينكه انقدر ميترسيدم ازش محبور بودم دستامو باز نگه دارم كه بزنه و بشمره، چون ميگفت اگه باز نكنی بيشتر ميزنم، يا ميزنم تو سرت، فرداش با دستهای تاول زده كه حتی مدادم نميتونستم بگيرم ميرفتم مدرسه  و خلاصه روز از نو، با اينكه ازدواج كردم و همسرم مرد خوب و مهربونيه ولی هنوز تحت تاثير اون دوران هستم،قبل ازدواج چندين سال دو شيفت كار كردم و پدرم يه روز زنگ زد كه بيا بانک رفتم ازم يه امضا گرفت پس اندازم رو ازم گرفت حتی از من هيچ سوالی نكرد كه اين پول رو به من ميدی يا نه، بعد گفت خوش اومدی برو خونه، هنوز هم كه هنوزه وقتی به خونه پدريم ميرم احساس ميكنم يه موجود بی ارزشم و يه استرس خاصی دارم كه نميتونم بازگو كنم،به من بگيد چطور به آرامش برسم، نميتونم باهاشون ارتباط نداشته باشم چون دلم برای مادرم تنگ ميشه حداقل ماهی دوبار بايد ببينمشون،خونشون از جايی كه ما زندگي ميكنيم سه ساعت راهه و وقتی ميرم خونشون مجبورم با پدرم وقت بگذرونم😔😔

اطلاعات تکمیلی

سن ٣٢ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز ✋🏻

ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديد

بسياری از خاطرات دوران كودكی منشأ رفتارهای دوره های بعدی هستند كه به صورت ناهشيار در شخصيت انسان وجود دارند .چه بسا پدر و مادرهايی كه به دليل خاطرات گذشته رفتارهای خوبی با خود و فردندانشان ندارند و خود نيز نميدانند كه به دليل آسيبهای دوران كودكی است

بخشش شايد كاری دشوار باشد مخصوصا وقتی كاری ارزش بخشيدن ندارد اما كارهای سخت ارزشمند است .در مورد آسيب ها و  بی عدالتی ها كه به زندگيتان آسيب زده را ارزيابی كنيد ،اگر پدرتان به شما آسيب زده و رفتار ناعادلانه ايی با شما داشته و رنج ميبريد صادقانه با خود خلوت كنيد و به آنها بپردازيد تا بعد از شفاف سازی برای خودتان به راه حل بيانديشيد. مطمئنا ريشه مشكلات اخلاقی پدرتان ميتواند علل های مختلفی مثل محيط ،شرايط خانوادگي ،تربيت نادرست

و همانند سازی با پدر خود و علل ديگری دارد .

"تصميم عاقلانه ايی بگيريد "

اخلاق خشونت آميز را كنار بگذاريد چرا زمان آن رسيده كه روش را تغيير دهيد زيرا اين عصابنيت و خشم  پنهان در دراز مدت خوب نيست و آسيب جدی به شما خواهد رساند . تفكر نادرست كه مهربانی ميتواند پدرتان را پرو كند را كنار بگذاريد و برای آرامش روح خود براي بخشش و مصالحه پيش قدم شويد.

بخشش ورفراموش كردن بدی های ديگران راهی است برای آرامش روحی و روانی خود.

فكر كردن و يادآوری مداوم خاطرات بد باعث افسردگی و تضعيف روحيه شما ميشود پس به خود كمک كنيد و سعی كنيد گذشته را فراموش كنيد. در زمان حال زندگی كنيد و از آينده نترسيد خاطرات بد را شناسايی كنيد و بدون فرار از آنها خاطرخود را آرام كنيد .

در مورد افكار و خاطراتتان بنويسيد،نقاشی بكشيد و در موردشان حرف بزنيد برای فراموش كردن گذشته تان بايدبه خاطرات احترام بگذاريد. 

با دور ريختن احساسات و عواطف مربوط به  خاطرات دردناكتان آنهارا فراموش كنيد خواهيد ديدكه بعد ازآن چقدراحساس آرامش ميكنيد .

احساسات واقعيتان را با كسي درميان بگذاريد اگر صلاح است به آنهااعتراف كنيد براي فراموش كردن گذشته تان بايد احساساتتان را بروز دهيد 

فراموش كردن گذشته نياز به تلاش و انرژی بسيار دارد مطمئن باشيد كه بعد از اين گذشته دردناک  نه تنها ميتوانيد به زندگيتان ادامه دهيد،بلكه آرام تر و متمركز تر خواهيد شد.

"فراموش كردن گذشته" يعنی قبول كنيد كه برای تغيير گذشته كاری از دستتان بر نمی آيد 

يعنی افكارتان را بشناسيد ،اگر مدام درگير گذشته هستيد با ملايمت افكارتان را به زمان حال برگردانيد سعی كنيد اين عادت را كنار بگذاريد كه مدام به اشتباهات گذشته تان فكر كنيد .

جايگزيني فكر منفي با مثبت 

فرياد زدن واژه بس كن بصورت ذهنی بازخورد منفي افكار و ايجاد حالت تنبيه برای افكار كه آماده ورود به ذهن را به شدت كاهش ميدهد .

براي اينكه بتوانيد قدرت تمركز خود واينكه به راحتي تمركز و توجه خودرا از فكروخاطره منفي به خاطره مثبت انتقال دهيد بايداين مهارت راتمرين و آموزش ببينيد :

ابتدا يك تابلو نقاشي با يك شمع روشن را در يك ساعتي كه آرام هستيد وسرتان خلوت است جلوي خود قرار دهيد. بعد دقيقا آنچه راميبينيد روي دفترچه بنويسيد از تمام جزئيات حتي نوع درختي كه بطور مثال در تابلو ميبينيد اين كار را هر روز نيم ساعت تمرين كنيد تامهارت براي كنترل فكر هرموقع كه بخواهيد استفاده كنيد .

نبخشيدن و كينه داشتن شما نسبت به پدرتان همانند خوردن سم است .اولين نفری كه صدمه ميبيند خودتان است تنها اتفاقی كه می افتد نابود شدن احساسات و روحيه خودتان است . بخشيدن پدرتان كه اشتباه و ظلمی در حق شما انجام داده اگر چه در حرف آسان است اما اگر بتوانيد اين كار را انجام دهيد احساس سبكی خواهيد داشت روحيه نفرت از پدرتان را با روحيه عشق ورزی و دوست داشتن پدرتان عوض كنيد .خواهيد ديد اولين نفری كه از اين عشق نفع ميبرد خود شما هستيد .

فكر كردن به گذشته نيز همانند يک كوله پشتی سنگين است هر چقدر محتوا و وزن آن زياد باشد ، راه رفتن در مسير زندگی نيز دشوار خواهد بود ،پس برای اينكه بتوانيد به روياهای خود دست پيدا كنيد اول بايد اين كوله پشتی را دور بيندازيد ،با دور انداختن كوله پشتی از افكار گذشته رها ميشويد 

به جای افكار منفی بهتر است طرز فكر خود را تغيير دهيد و افكار مثبت و روحيه بخش را جايگزين كنيد، از جملات مثبت همچون :من ميتوانم .....من بسيار باهوش هستم ..من ميتوانم نه بگويم .....گذشته ها گذشته ....هيچ چيز نميتواند جلوی رشد و موفقيت من را بگيرد و...استفاده كنيد .زمانی كه از خواب بيدار ميشويد اين جملات مثبت را با صدای بلند تكرار كنيد خواهيد ديد كه در زمان كوتاه حس بسيار خوبی داريد .

•كتاب "عزت نفس در ده گام  "از نشر دانژه را مطالعه كنيد ،كه در افزايش اعتماد به نفس تان خيلي مؤثر است .


                شاد و موفق باشيد 🙏🏻🌷

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

نحوه برخورد با حرف های نادرست خانواده شوهر

پاسخ دوست گرامی متاسفانه یکی از اشتباهات رایج بین زوجهای جوان دادن اطلاعات غیرضروری از روابط قبلی و ایجاد فضای تحریک آمیز غبطه، حسادت و رقابت و نااَمنی است.... همیشه به زوجهای جوان توصیه می‌شود جزئیات ارتب...

نحوه برخورد با روابط نادرست شوهر

پاسخ سلام دوست عزیزم پیشنهاد می کنم فعلا به همسرتون چیزی در این مورد که متوجه پیام ها وتماس هاش شدید نگویید چه بسا قبلا این کارو کردید وایشون منکر شدن. علت را در رابطه خودتون جستجو کنید ..درسته که شما علاق...

استفاده نادرست از پودر موبر و آسیب دیدن پوست

پاسخ سلام میتوانید از کرم ترمیم کننده دکتر ژیلا روزی سه بار در موضع استفاده کنید لباس زیر شما نخی و راحت و گشاد باشد

کارهای نادرست رفتاری پسرم

پاسخ سلام دوست عزیز پسرشما به فریاد و دادو بیداد شما شرطی شده که تا زمانی که فریادتان را نشنود به رفتارش ادامه دهد بعتر است علت این رفتار را بیابید شاید وقتی کسی خواب است حوصله اش سر میرود و بیدار میکند تا...