2794

وسواس فکری برای به یاد آوردن چهره آشنا

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 147 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام علیکم

من یه خانم 26 ساله هستم که یک ساله ازدواج کردم و 4 ماهه عروسی. خودم برای شمال هستم و همسرم جنوب ما توی مشهد آشنا شدیم، من الان جنوب زندگی میکنم. لیسانس علوم اجتماعی دارم ، دختری با طبع گرم و هیجانی هستم ، هنرمند در همه زمینه ها و عاشق حرف زدن و چیزهای فانتزی ام، ما دو تا برادر و 3 تا خواهریم و من بچه آخرم. همسرم مردی مهربان و خوش رفتار است در واقع تا حالا بدی به خصوصی ازشون ندیدم و راضی ام، اینارو گفتم چون دفعه قبل که سوالم رو مطرح کردم ازم خواستین از خودم بیشتر بگم. من وقتی 15 سالم بود اگر خواب هایی که میدیدم رو فراموش میکردم خیلی درگیری ذهنی پیدا میکردم ، و مدام تو فکر بود اگر یادم نمیومد حس خفگی بهم دست میداد و تپش قلب ، تقریبا یه چند ماهی رو اینجوری بودم تا یه روزی بین نماز مغرب و عشا به خودم اومدم و گفتم خوب همه خوابهاشون رو فراموش میکنند ، اینکه غیر طبیعی نیست! در واقع خودمو قانع کردم و بدون اینکه کسی کمکم کنه این مشکل رو کنار گذاشتم خیلی خوشحال بودم ، منتهی بعد 1 سال وقتی داشتم فیلم میدیدم یه شخصیت فیلم رو از پشت نشون دادن و من تصور کردم چهره بازیگرو وقتی از جلو نشونش دادن دیدم اون بازیگری که من تصور میکردم نبود و کلی فکر کردم اون بازیگره پس کدوم بود . دیگه رفتم بود تو به یادآوردن بازیگرا البته بازیگرهای درجه 4 ، 5، یه سال اینجوری بودم ، دوباره خودم به خودم کمک کردم و گفتم خوب هر کی هست بازیگر دیگه یعنی جامعش مشخصه ، جامعه بازیگرا ، اگرم خیلی بهم فشار بیاد نهایتش لیست همه بازیگرار و میگیریم این فکرها شاید خیلی خنده دار به نظر برسه ولی یه دختر توی سن بلوغ بعید نیست ازش! وقتی خودم رو قانع کردم بهتر شدم ، تا 1سال بعدش وقتی برای اولین بار به مسافرتی رفتم بدون خانوادم ، از طرف مدرسه رفتیم جنوب ، خیلی بهم سخت گذشت دوباره یه حمله جدید ، اینبار قیافه همه، یعنی هر کی رو میدیم قیافش و شبیه یکی میدیدم اما اون یکی یادم نمیومد کیه ! یا وقت خواب چهره هایی میومد توی ذهنم که آشنا بودن اما یادم نمیومد کی هست حتی یادم نمیومد بازیگره یا توی خیابون و بازار دیدمشون ! خیلی بد بود ، نه میتونستم بخوابم و نه چیزی بخورم مدام گریه وقتی اینجوری میشم اشتهام به شدت از بین میره حتی اگر خیلی گرسنه باشم ، سرم داغ میشه ، قلبم میخواد بیاد بیرون مثل وقتی توی یه آسانسو گیر میکنی، دقیق یادم نیست وقتی برگشتم از سفر چجوری خوب شدم! تا سال 90 یعنی 3 سال بعدش که خواهر بزرگترم که بهش وابسته بودم خواست ازدواج کنه دوباره حمله صورت گرفت دوباره چهره و، دوباره ترس از خوابیدن و بیرون رفتن که نکنه چشامو ببندم یه چهره بیاد و نکنه برم بیرون دوباره یه قیافه رو ببینم و... سال 90 واقعا سخت بود خانوادم متوجه شدن و ترسیدن در عرض یه روز 2 تا مشاور رفتیم ، ولی چون از همکارهای آبجیم بودن بیشتر مشاور تحصیلی بودن خیلی کمک نکردن ، مهر 90 من دانشگاه رفتم ، بازم نمیدونم چجوری برای مدتی حل شده بود، از سال 90 تا حالا نمیگم پیش نیومد ، چند تایی قیافه توی زمان های مختلف برام پیش اومده و فکر کردم یادم اومد کیه اما حمله نه ، دو هفته قبل عید بلیط گرفتیم که تعطیلات رو به دیدن خانوادم بریم، دوباره سرو کلش پیدا شد، این بار با وجود همسر ، همسری که همیشه برام آرام بخش بود ولی وقتی اینجوری میشم نمیخوام بفهمن ، الان از تعطیلات برگشتیم دوری مامانم و خواهرام بدتر کرد این موضوع رو ، و از طرفی مخفی کردن از شوهر! به هرحال چیز افتخار آمیزی نیست که بخوام بهشون بگم ، من دختری جسور هستم خودم همه کارهای خودم رو انجام میدم حتی یه سری کارها که مربوط به آقایون میشه ، میخوام بگم هیچ وقت وابسته و ضعیف نبودم، تو نی نی سایت کلی تاپیک زدم که ببینم کسی هست مثل من ! یه چند تایی بودن خیلی قانع نشدم انگاری، میدونید چیه از اینکه یه تصویر چهره توی ذهنم باشه و نتونم به کسی نشونش بدم یه حس خفگیه! من خیلی جزئی وسواس عملی ام داشتم تکرار کارها ، ولی وقتی فهمیدم وسواسه گداشتم کنار خیلی راحت ، ولی ذهن کنترل کردنش سخته ، دو بارم پیش روانپزشک رفتم بدون حرف زدن سریع دارو نوشتن ، من دوست دارم مثل دفعات قبل خودم رو قانع کنم با حرف زدن نه داروهایی که شرایط رو وخیم تر میکنند، ببخشید خیلی طولانی شد آخه دفعه قبل ظاهرا سوالم واضح نبود براتون

مچکرم

اطلاعات تکمیلی

سن 26 جنسیت زن شغل مدرس خصوصی
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز✋🏻

ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديد

دوست عزيز با توجه به توضيحات شما بهتر است روی وسواس خود كار كنيد .

وسواس يک اختلال اضطراب است روش های

زير ميتواند تا حدی به  شما كمک كند :اما برای نتيجه بهتر از يک مشاوره حضوری كمک بگيريد

-برای خود ياری تان وقت صرف

كنيد :سبک زندگی شما نقش مهمی در چگونگی احساس شما بازی ميكند و ميتواند به كنترل اضطراب و عملكرد شما كمک كند . 


-به طور منظم ورزش كنيد : ورزش يک روش طبيعی و بسيار مؤثر در كاهش اضطراب است .با ورزش ميتوان نشانه های OCD را به وسيله ی تقويت سيستم عصبی كنترل كرد ،تا هنگام بروز وسواس به ذهنتان تمركز دوباره بدهيد .


-ارتباط خود با خانواده و دوستان را حفظ كنيد: وسواس ميتواند آنقدر وقت شما را بگيريد كه به مرحله انزوای اجتماعی برسيد.انزوای اجتماعی نشانه های OCD را بدتر ميكند .وقت گذاشتن برای خانواده و دوستان بسيار مهم است ،صحبت رو در رو با آنها درباره نگرانی ها و تمايلات تان ميتواند از شدت آنها كم كند .

  -خواب كافی داشته باشيد: اضطراب و نگرانی نه تنها باعث بيخوابی ميشود بلكه كمبود خواب ميتواند أفكار و احساسات اضطراب آور را تشديد كند .وقتی به اندازه كافی بخوابيد و استراحت كنيد ،حفظ  تعادل احساس بسيار آسان تر خواهد بود . 

-با خود مهربان باشيد و هر روز خود را در مقابل آيينه نوازش كنيد 

-در يک مهارت جديد متخصص شويد تشخيص اينكه چه مهارتی باشد به سليقه و توانايی خودتان بستگی دارد 

-اطرافتان را باا فراد شلوغ كنيد 

-شكر گذار نعمت هايی باشيد كه خداوند به شما عطا كرده افرادی كه روزانه را به تفكر در مورد نعمت های كه خداوند به آنها عطا (مثل

سلامتی دوستان ،خانواده ،آزادی تحصيلات ) اختصاص ميدهند بسيار شاد هستند 

-گل كاری يا باغبانی كنيد.

-منظم ورزش كنيد .

-روی كاری كه همين الان درحال انجام آن هستيد تمركز بيشتری كنيد تا با رسيدن به موفقی احساس خوبی داشته باشيد .


-توجه تان را به چيزهای ديگر جلب كنيد : زمانی كه افكار و تمايلات OCD به سراغ تان می آيد :سعی كنيد توجه تان رابه چيز ديگری جلب كنيد ميتوانيد ورزش كنيد ،كتاب بخوانيد ،راه برويد ،به موسيقی گوش كنيد ،با دوستانتان تلفنی حرف بزنيد ،حداقل ١٥دقيقه كاری را انجام دهيد كه از آن لذت ميبريد .

-افكار يا نگرانی های وسواس گونه خود را يادداشت كنيد :وقتی اين افكار و نگرانی ها به سراغتان مياد همگی را يادداشت كنيد ،افكارتان را ثبت كنيد ،نوشتن به شما كمک ميكند شاهد تكراری بودن وسواس های فكری تان باشيد .

-تكنيک های آرام سازی را تمرين كنيد :استرس ميتواند سبب تحريک نشانه های OCD شود يا آنها را بدتر كند .يوگا ،تنفس عميق و ديگر تكنيک های آرام سازی ميتواند استرس كلی و سطح تنش شما را پايين بياورد و به شما كمک كند تمايلات تان را به وسواس كنترل كنيد .برای گرفتن نتيجه بهتر به طور منظم يک تكنيک آرام سازی را تمرين كنيد .


                شاد و موفق باشيد 🌹

تجربه شما

login captcha

لطفا زودتر پاسخ بدید

ممنونم

من به فکر رفتن پیش یه روانکاو هستم ، منتهی توی شهر خودم میشناسم اینجا یا نیست یا خیلی کم و بی تجربن، تصمیم دارم دوره درمانشو وقتی رفتم شهر خودمون ببینم

حالا شما تا جایی که امکانش هست راهنماییم کنید ، مچکرم

یا حق

پرسش ها و پاسخ های مشابه

وسواس فکری برای به یاد آوردن چهره آشنا

پاسخ سلام همراه عزيز✋🏻 ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديد برای راهنمايی و تشخيص بهتر نياز به اطلاعات بيشتری هست شما چند سال داريد ؟ شغل شما چيست ؟ ميزان تحصيلات تان چقدر است ؟ چند سال از ازدواج تان...

تاثیر ارضا نشدن زنان بر پوست و چهره

پاسخ سلام و سپاس که سوال تان را با من مطرح کردید.خیر ارضا شدن در ظاهر زن تاثیری ندارد ولی اگر بخاطر عدم ارضا شدگی دچار اضطراب و افسردگی شوید قطعا روی چهره شما تاثیر منفی خواهد داشت.فیروزه سخندانیروانشناس، ...

چکار کنم کودکم چهره اش سفید باشد؟از لحاظ تغذیه و...ممنونم.حامله ام ماه 5

پاسخ سلام البته این موضوع کاملاً ژنتیکی هست و به رنگ پوست پدر و مادر بستگی داره در طب سنتی مواردی گفته شده که می تونید استفاده کنید: مصرف تخم کدو تنبل هفته ای 3 بار، شاهدونه هفته ای 3 بار، تربچه هفته ای 1 ...

رفتار با دختر چهرساله ام

پاسخ سلام دوست عزیز بهتر است خیلی راحت دربرابر خانواده های همسرتان ایستادگی کنید و حرفتان را بزنید. این رفتار که لباسشان را بالا بزنند که فرزند شما لمس کند اصلا کار درستی نیست. بهتر است با همسرتان هم صحبت...